کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

وقتی بچه روی اعصاب می‌رود چه کار کنیم؟



وقتی بچه روی اعصاب می‌رود چه کار کنیم؟

 گاهی پیش می‌آید که به دلایل مختلف از دست کودک عصبانی می‌شوید و نمی‌توانید رفتارهای آزاردهنده او را تحمل کنید. اینجاست که احتمال دارد از کوره در بروید و ..

وقتی کودک هر چیزی که می‌بیند، می‌خواهد
یکی از مشکلاتی است که بسیاری از پدر و مادرها از آن شکایت دارند. برای رفع مشکل چند راهکار وجود دارد:

-  از قبل به فرزندتان بگویید که قرار است برای خرید چه چیزهایی به بازار بروید. مثلا بگویید: «امروز برای خرید کفش به فروشگاه می‌رویم و این تنها چیزی است که قصد داریم بخریم.» وقتی کودک نسبت به خرید اسباب بازی اصرار دارد، بگویید: «این اسباب‌بازی خیلی قشنگ است اما همان‌طور که گفتم امروز آمده‌ایم که کفش بخریم نه اسباب بازی.»

-  فهرستی از خواسته‌های کودک تهیه کنید. وقتی به شما می‌گوید من این را می‌خواهم فهرست را از کیف بیرون بیاورید و اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش را انتهای آن اضافه کنید. بعد بگویید که یادتان می‌ماند ماه آینده برای تولدش یا مناسبت دیگر این اسباب‌بازی را برایش بخرید.

-  هرگز نگویید در این حد پول نداریم. حرفی بزنید که به مدیریت پول ربط داشته باشد. مثلا بگویید: این لباس خیلی زیباست اما ما نمی‌خواهیم بابت خرید یک لباس 100هزار تومان پول بدهیم. لباس‌های بهتری هم با قیمت مناسب‌تر پیدا می‌شوند.»

وقتی کودک زیاد بحث می‌کند
بعضی از کودکان با بحث‌های بیش از حد روی اعصاب پدر و مادر راه می‌روند و حرف‌های والدین را به سادگی نمی‌پذیرند. یادتان باشد در چنین شرایطی این موارد را درنظر داشته باشید:

-  نظرات بحث ‌برانگیز کودک را بشنوید و بعد ساکت بمانید. در صورت لزوم از او دور شوید. بگذارید فرزند شما عادت کند که «حرف آخر» را شما می‌زنید.

-  بعضی بچه‌ها از بحث کردن درمورد موضوع خاصی لذت می‌برند. اگر فرزندتان این عادت را دارد، لازم است قوانینی تعریف کنید. مثلا بگویید هنگامی که دیگری مشغول صحبت است، او باید ساکت بماند و گوش دهد. بالا بردن صدا هم مجاز نیست. علاوه بر این در مواردی کودک باید بداند که در مورد همه موضوعات نمی‌تواند بحث کند و والدین او تصمیم‌گیرنده هستند. درچنین مواقعی بگویید: «در مورد این مساله بحث و گفت‌وگو مجاز نیست!»

-  به جای دستور دادن به فرزندتان او را بر سر دوراهی قرار دهید؛ جایی که مجبور به انتخاب شود. اگر همواره به جای او تصمیم بگیرید و انتخاب کنید، فرصت یادگیری بعضی از مهارت‌ها را از او می‌گیرید. به‌طور مثال وقتی بر سر انجام ندادن تکالیف با شما بحث می‌کند، به جای اینکه بگویید: «همین حالا برو و تکالیفت را انجام بده» این جمله را به کار ببرید: «اول چه کاری دوست داری انجام بدهی، ظرف‌ها را بشویی یا تکالیفت را انجام دهی؟» اگر کودک با گستاخی به شما گفت: «هیچ‌کدام» خودتان را نبازید و پاسخ دهید: «این جزء انتخاب‌های تو نیست. فقط می‌توانی یکی از آن دو مورد را انتخاب کنی.»

وقتی در خانه بی‌ادب است
دسته‌ای از کودکان کم سن و سال در خانه رفتارهای بدی دارند و به سایر فرزندان خانه القاب نامناسبی نسبت می‌دهند یا رفتارهای ناشایستی دارند. در این صورت شاید به این فکر کنید که چطور باید این کودک را کنترل کنید تا حرف‌های نامناسبی به زبان نیاورد. در این مواقع این روش‌ها را دنبال کنید:

- به رفتارهای زشت و مسخره کودک نخندید و مراقب باشید کسی این کار را انجام ندهد. خندیدن کودک را تشویق می‌کند تا این رفتار را منبع شوخی و سرگرمی بداند.

-  به جای تنبیه و فریاد، آموزش دهید. او را سرزنش نکنید. از او بخواهید به دلیل رفتار نامناسب عذرخواهی کند. به‌طور مثال بگویید: «پرخاشگری کار خوبی نیست و اگر چنین کاری انجام دادی، باید بگویی ببخشید.»

- در صورتی‌که کودک تلاش می‌کند شما را عصبانی کند، بهترین توصیه این است که بی‌تفاوت باشید و به او توجهی نکنید سپس در فرصتی مناسب درباره این موضوع با کودک‌تان حرف بزنید.

-  به چشمانش نگاه کنید، سپس به او بگویید: «هر وقت رفتارت خوب باشه، مامان خوشحال می‌شه.» وقتی هم که کار خوبی انجام داد، او را تحسین کنید.

-  الگوی رفتاری خوبی باشید. زمانی که نمی‌توانید با همسرتان بالغانه صحبت کنید انتظار نداشته باشید که کودک هم با ادب باشد.

وقتی بچه روی اعصاب می‌رود چه کار کنیم؟

  وقتی تکالیفش را انجام نمی‌دهد
 برای بعضی از کودکان انجام تکالیف اولویت پنجم یا ششم است و به این کار بی‌توجه هستند. اگر حق انتخاب داشته باشند شاید اصلا یک خط هم مشق ننویسند. در این شرایط چه کار کنید؟

-  با معلم فرزندتان حرف بزنید و از او بخواهید تکالیف هر روز را برای شما بنویسد تا بدانید که حجم تکالیف روزانه چقدر است.

-  کنار فرزندتان پشت میز بنشینید. نزدیک او باشید و اشکالاتش را برطرف کنید. در عین حال به کار خودتان برسید اما از او بخواهید نزدیک شما باشد. حضور شما فرزندتان را تشویق می‌کند تا تکالیفش را کامل کند.

-  اگر می‌بینید که در طول هفته در انجام تکالیف کوتاهی کرده، به او بگویید که روز جمعه قبل از بازی و تفریح باید این کمبودها را جبران کند.

وقتی سؤالات جنسی می‌پرسد
گاهی اوقات کودک با پرسیدن سؤالات جنسی والدینش را با نگرانی‌هایی روبه‌رو می‌کند. به‌طور کلی کودک به دو دلیل ممکن است سؤالات جنسی و شبه جنسی بپرسد:

1-زمانی که یکی از اطرافیان یا همسالان درباره موضوعات مربوطه صحبت می‌کنند و کودک متوجه نمی‌شود و برایش تولید سؤال به‌وجود می‌آید.

2-وقتی کودک وارد مرحله‌ای شده که کنجکاوی‌هایی در خصوص جنسیت خودش و تفاوتش با جنس مخالف شکل گرفته است. این زمان به‌طور معمول از پایان چهار سالگی شروع می‌شود.

در 5 تا 6 سالگی کودک در مرحله پرسش‌گری قرار می‌گیرد و به یک پرسشگر تمام‌عیار تبدیل می‌شود. گاهی این پرسش‌ها آزار و خستگی والدین را به همراه دارد. پیشنهاد می‌شود در چنین شرایطی کودک را به سؤال نپرسیدن تشویق نکنیم چون ذهن کودک وارد مرحله‌ای شده که موضوعات مختلف را جست و جو می‌کند تا به پاسخ برسد. اگر تحمل این سؤالات را ندارید به روش مناسب به کودک پاسخ دهید. به‌طور مثال به کودک بگویید: «مامان الان خسته است و در شرایطی نیست که به سؤال تو جواب دهد چون این سؤال به فکر کردن نیاز دارد.»

حتی اگر حوصله پاسخ دادن به سؤال‌های فراوان او را ندارید، نسبت به سؤالات علاقه نشان دهید. برای مثال آنها را در حضور کودک روی کاغذ یادداشت کنید و به او بگویید که سر فرصت به آنها جواب می‌دهید. ترجیحا زمانی را مشخص و به او اعلام کنید. در این شرایط کودک احساس می‌کند سؤال او مهم بوده و والدینش برای پاسخ به سؤالاتش وقت می‌گذارند. اگر از شنیدن سؤالی حسابی متعجب شده‌اید و می‌بینید که پاسخ به این سؤال در توان ذهنی شما نیست، برای خودتان وقت بخرید تا به کمک مشاور جواب مناسبی را برای سؤالش پیدا کنید.

در مجموع نباید نسبت به سؤالات کودک موضع منفی اتخاذ کنیم. کنجکاوی کودک نشانه خوبی است اما اوضاع زمانی بغرنج می‌شود که بچه ترجیح دهد سؤالاتش را از پدر و مادر نپرسد و آنها را در جای دیگری مطرح کند که ناآگاهی و رفتار نادرست والدین منجر به بروز چنین حالتی می‌شود.

وقتی بچه روی اعصاب می‌رود چه کار کنیم؟

 این احتمال وجود دارد که کودک به اقتضای سنش همان موقع به شما اصرار کند که به او پاسخ دهید چون به‌طور طبیعی به دنبال یافتن پاسخ فوری است. در چنین شرایطی بهتر است به او بگویید که می‌خواهید درباره سؤالش فکر کنید و بدین ترتیب او را به صبر و حوصله تشویق کنید.

هنگامی که کودک برای اولین بار در مورد موضوعات جنسی سؤالاتی را می‌پرسد مهم است که با شنیدن این سؤالات نگران نشوید. در چنین شرایطی تلاش کنید که منبع کنجکاوی و سؤال کودک را پیدا کنید و مراقب باشید شروع به بازجویی نکنید. این‌کار راه را برای ادامه این مکالمات خواهد بست.

توصیه می‌شود اگر کودک کمتر از 4 سال دارد، پدر و مادر به او بگویند که این حرف ها خصوصی است و در حضور دیگران درباره آنها صحبت نمی‌کنیم. به او بگویید: «بدن ما بخش‌های خصوصی دارد و قرار نیست همه درباره این موضوعات اطلاع داشته باشند.» حتی اگر کودک سؤالش را در جمع مطرح کرد، بهتر است او را به اتاقی ببرید و به او پاسخ دهید. مهم نیست کودک در آن لحظه موضوع را بپذیرید یا نه، به هر حال بر اساس اصل تکرار بهتر است در موقعیت‌های مختلف موضوع را به او یادآوری کنیم تا یادگیری صورت پذیرد.

در کنار این موضوع انتقال ارزش‌های مذهبی و خانوادگی هم مهم است و باید به ظرفیت‌های سنی و شرایط کودک هم توجه داشته باشید. گاهی برای بچه‌های کوچک چند جمله کوتاه کافی است اما کودکانی که وارد مرحله پرسشگری شده‌اند، به توضیحات کامل‌تری نیاز دارند. 

 

منبع:مجله زندگی ایده آل

برترین ها


ویدیو مرتبط :
بچه ی بی اعصاب

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

وقتی بچه‌ها می‌ترسند، چه کار کنیم؟



 

 

وقتی بچه‌ها می‌ترسند، چه کار کنیم؟

 

نویسنده:دکتر محمدولی سهامی :به‌نظر شما تا چه سنی می‌توان ترس‌های کودک را نادیده گرفت؟ آیا ترس مقتضای سن کودک است؟ حتما کودک شما هم با ترس‌هایی مواجه است؛ ترس از افراد غریبه، تاریکی، حیوانات، توفان یا هر چیز متفاوت و جدید.

 

برای به حداقل رساندن ترس در آنها راهنمایی‌هایی برایتان دارم. قبل از هر چیز باید بدانید که هر ترسی سن و الگوی مخصوص به خود را دارد. به‌عنوان نمونه، ترس از صداهای بلند در 2 سالگی به اوج می‌رسد. اشیای بزرگ مانند قطار، وسایل پرسروصدا مانند جاروبرقی و... او را می‌ترساند اما اگر ترس، شکل نمادین خود را داشته باشد، نیازی به نادیده گرفتن آن وجود ندارد. وقتی تشویش کودک آنقدر جدی است که جلوی توانایی‌های او را می‌گیرد، مداخله والدین ضروری است.

 

بسیاری از کودکان خردسال 3، 4 یا 5 ساله از تاریکی می‌ترسند اما اگر فرزند شما خواب راحتی در شب ندارد، مداخله شما مناسب و ضروری است. همان‌طور که نادیده گرفتن ترس‌های بچه‌ها منطقی نیست، هیچ‌گاه نباید به ترس‌های آنها واکنش بیش از حد نشان دهید. در واقع، پاسخ منطقی و رفتار متعادل شما می‌تواند جلوی پیشرفت ترس را بگیرد. مسخره کردن، عصبانی شدن و انتقاد بی‌موقع، اضطراب کودک را افزایش می‌دهد. برای نمونه، جملاتی نظیر «چه بچه ترسویی!» یا «بچه گربه به اون کوچولویی که کاری با تو نداره!» تاثیر منفی دارند چون کودک مجبور می‌شود ترس خود را مخفی کند، نه اینکه آن را به فراموشی بسپارد.

 

توجه و همدردی بیش از حد نیز نادرست است. اگر در پی بروز ترس او را در آغوش بکشید و نوازش کنید به او پیام می‌دهید که خطر واقعی است. مردی که هنوز از گربه‌ها می‌ترسد، تاکنون فرصت مناسبی برای برقراری ارتباط صحیح با حیوانات نداشته است. والدین او، در زمان کودکی‌اش، احتمالا با نزدیک شدن یک گربه، او را در آغوش می‌گرفته و می‌گفته‌اند: «نترس! نمی‌ذارم گربه نزدیکت بشه!» و این‌چنین ترس او را ریشه‌دار کرده‌اند. نکته‌ بعدی حمایت کردن از کودک است. به او اطمینان بدهید هیولایی در زیر تختخوابش نیست و او را تشویق کنید در حضور شما زیر تخت را نگاه کند. نیازی نیست در مورد هیولا نطق کنید.

 

کلید اصلی کمک به کودکان برای از بین بردن ترس آنها، تحسین و تشویق در انجام رفتارهای جسورانه است. اگر او برای مواجه شدن با یک حیوان یا موقعیت جدید از کنار شما برمی‌خیزد، تشویق‌اش کنید. او را در آغوش بگیرید و به او لبخند بزنید تا از این تایید شما حس خوبی پیدا کند. یادتان باشد اگر ترس کودک، فعالیت‌های زندگی‌اش را مختل می‌کند، تلاش شما باید بیشتر باشد. کمک خواستن از افراد متخصص و کارشناس می‌تواند راهگشا باشد.

منبع:salamat.com