کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

والدین چقدر در بدرفتاری کودکان نقش دارند؟



نقش والدین در بد رفتاری کودکان

رفتار والدین بر یادگیری و رفتارهای کودکان تأثیر جدی می گذارد

 

بسیاری از والدین از بد رفتاری های گاه و بیگاه کودکان خود شکایت دارند اما این نکته را هم فراموش نکنیم که رفتار والدین بر یادگیری و رفتارهای کودکان تأثیر جدی می گذارد.

نیازی نیست یک مشاور تربیتی باشید و یا دائماً در محیط هایی مثل مهد کودک، پیش دبستانی و یا کلاً محیط های آموزشی خاص با کودکان و والدین شان سر و کار داشته باشید. فقط کافیست مدت زمانی کوتاه در جمع چند والدین بنشینید و به درد و دل ها و شکایات آنها توجه کنید، خواهید دید که بسیاری از والدین از بد رفتاری های گاه و بیگاه کودکان خود شکایت دارند. حال در برخی از کودکان این بد رفتاری ها موقت و کوتاه مدت است و در برخی از کودکان این بد رفتاری ها بسیار گسترش یافته و در همه جا خود را نشان می دهد.

به مثال زیر توجه کنید:
فرزندان رفتارشان را خوب انتخاب می کنند ولی والدین با پاسخ دادن به طریقی که باب میل فرزندان است، بدرفتاری ها را تقویت می کنند

«آذردخت از پدرش می خواهد که با او بازی کند ولی پدر خسته است و البته باید چند تماس تلفنی هم بگیرد، پس تقاضای آذردخت را رد می کند. او مجبور است با خواهرش بازی کند و لذا دائماً مهره های بازی را محکم به صفحه می کوبد. پدر تذکر می دهد: «آذر، آرام تر بازی کن باشد؟» آذردخت پاسخ مثبت می دهد. پس از چند دقیقه به شدت کارت ها را به زمین پرتاب می کند. پدر فریاد می زند: «گفتم آرام تر!!!». چند دقیقه بعد صدای درگیری بچه ها همه فضای خانه را پر می کند و...»


پس کودک به هدفش رسیده یعنی:
1- پدر احساس آزردگی کرد.


2- پدر توجه نشان داده چرا که به آذردخت تذکر داده تا رفتارش را اصلاح کند.


3- آذردخت چند لحظه رفتارش را اصلاح کرد. اما برای جلب توجه پدر، یک سری آزار و اذیت دیگر را برنامه ریزی می کند و پدر خوب می داند که هدف آذردخت جلب توجه اوست.


و یک رفتار دیگر کودکانه
هدف کودک شما هر چه که باشد،قدرت نمایی، جلب توجه، تلافی جویی و... مهم این است که والدین بدانند، فرزندان نیازمند احساس تعلق هستند

«شهروز 4 سال دارد، او بسیار فحاشی می کند. در خانه هر حرفی که به او زده می شود بسیار بی ادبانه پاسخ می دهد، اشیاء را پرتاب می کند، دائماً در حال شلوغ بازی است و با همسالان خود خوب رفتار نمی کند. در مهمانی ها، بچه های دیگر را بسیار اذیت می کند و در جمع بزرگترها نیز دائماً از حرف های زشت استفاده می کند. مادرش همیشه از رفتار او شرمنده است و گاه آنقدر عصبی می شود که در جمع او را تنبیه و یا دعوا می کند.»
پس کودک به هدفش رسیده چرا که:

1- مادر به شدت دچار خجالت و سپس خشم می شود.


2- مادر با شهروز دعوا می کند و او را تنبیه می کند.


3- شهروز نیز متقابلاً دعوا می کند و مادر به خاطر حفظ آبروی خودش در جمع مجبور به تسلیم می شود.


مادر دیگر خوب می داند که هدف شهروز ریاست است. او می خواهد قدرت نمایی کند.


هدف کودک شما هر چه که باشد،قدرت نمایی، جلب توجه، تلافی جویی و... مهم این است که والدین بدانند فرزندان نیازمند احساس تعلق هستند.


بد رفتاری هم یکی از راههایی است که فرزندان برای کسب و ارضاء این نیاز از آن استفاده می کنند. البته این بدان معنا نیست که فرزندتان فکر کند و به این نتیجه برسد که «چون قدرت می خواهم باید این گونه رفتار کنم و یا چون طالب توجه بیشتر پدر هستم، پس این گونه واکنش می دهم و ... »؛ بلکه کودکان به مرور زمان در می یابند که بد رفتاری های آن ها موثر واقع می شود، آنها این مساله را با پاسخی که از والدین دریافت می کنند، تشخیص می دهند.


نقش والدین در بد رفتاری کودکان
این سوال جدی در ذهن بسیاری از والدین ایجاد می شود که «آیا آنها باعث بد رفتاری کودکشان می شوند؟» قطعاً خیر. فرزندان رفتارشان را خوب انتخاب می کنند ولی والدین با پاسخ دادن به طریقی که باب میل فرزندان است، بدرفتاری ها را تقویت می کنند. حال اگر والدین نحوه پاسخ دادن خود را تغییر دهند، کودکان دیگر نمی توانند به اهداف منفی خود دست پیدا کنند.
اگر والدین به روشی متفاوت پاسخ دهند این پیام را به طور تلویحی به فرزندان ارسال می کنند که «نمی خواهیم از بدرفتاری تو پشتیبانی کنیم» و به این ترتیب به کودکان کمک می شود تا رفتارهای مثبت را انتخاب کرده و ادامه دهند.


مثلاً پدر آذردخت می توانست این کار را انجام دهد:
1- رفتارهای بد آذردخت را نادیده بگیرد به این صورت که حرکات بدن و چهره خود را کنترل کرده و آرام نگه دارد.


2- به آذردخت حق انتخاب دهد، مثلاً بگوید: اگر می خواهی بازی کنی یا باید آرام باشی یا اینکه اگر می خواهی سر و صدا را ادامه دهی به اتاق دیگری برد، تصمیم با خود توست.


3- در صورت موافقت آذردخت پدر بعداً با او بازی کند یا زمانی که رفتار مثبتی دارد به او توجه نشان دهد.

مادر شهروز نیز می توانست این گونه واکنش دهد:
1- مادر می توانست نه خشمگین شود و نه احساس خجالت را در چهره نشان دهد بلکه وقتی شهروز شروع به بدرفتاری می کند کلاً سکوت کند و اتاق را ترک نماید.


2- در موقعیتی که اوضاع خوب است و مشکلی خاص در میان نیست در مورد رفتارهای بدش با او صحبت کند و برنامه های تشویق و محرومیت را در آن زمان ها با کودکش در میان بگذارد.


شما والدین گرامی که با رفتارهای بد کودکتان مواجه هستید باید بدانید که انجام رفتارهای غیرمنتظره کار دشواری است یعنی درک چگونگی احساس شما و کار ساده ای نیست. شما باید دیدگاهتان را عوض کنید تا بتوانید به شکلی دیگر رفتار کنید.

 

منبع:tebyan.net


ویدیو مرتبط :
نکات کاربردی بدرفتاری کودکان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تاثیر و نقش بازی والدین با کودکان در خلاقیت



 

تاثیر و نقش بازی والدین با کودکان در خلاقیت

 

از گذشته های دور نسبت به بازی نگرش های مثبت و منفی وجود داشته است. عده ای بازی را صرف بی هدف انرژی های انباشته شده، لذت آنی و... رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کرده اند در حالی که برخی آن را زیباترین و پاک ترین فعالیت در جهت شکوفایی و رشد کودک می دانند.

 

بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین و اساسی ترین فعالیت کودک به شمار می رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را دارا است که هریک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد.

 

میل به بازی فقط مخصوص کودکی است و با آنکه این میل کم کم در سنین بالا کاهش پیدا می کند و کارهای مهمی جای آن را می گیرد ولی به اعتقاد روان شناسان تا سال های پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. برای درک چگونگی این میل باید در بازی کودکان مشارکت نمود.

 

بازی انعکاسی از فعالیت های درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و رضایت است که صفا و آرامش را به ارمغان می آورد. روان شناسان معتقدند در فعالیت های خودجوش کودک باید آزاد گذاشته شود و دخالت بی توقع و نامناسب در فعالیت های او نگردد تا استقلال و خودمختاری او سلب نشود.

 

والدین نباید تعیین کننده ی نوع و شیوه ی بازی باشند بلکه بهتر است شرایط سالم بازی را فراهم و خود به عنوان همبازی شرکت کنند و اجازه دهند تا قدرت خلاقیه خود بازی را اداره کند.


میزان تاثیر شرکت والدین در بازی کودکان به عوامل متعددی بستگی دارد:


* نگرش نسبت به بازی فرزند خود

* شناخت از مراحل رشد کودک

* تجربه از بازی های زمان کودکی خود

* آشنایی با انواع بازی ها

* باور نقش و اهمیت بازی در رشد کودک

* تاثیر کودکان از مشارکت والدین در بازی ها

 

والدین با شرکت در بازی کودکان آنها را بهتر می شناسند و از فرزندان خود یاد می‌گیرند و یادگیری آنها را تسهیل می کنند. بازی خستگی ملال کارهای جدی زندگی را از آنها دور می کند و با مشارکت خود علاوه بر اینکه به شادابی و نشاط بازی می‌افزایند، مسائل اخلاقی و اجتماعی را در قالب بازی می توانند آموزش دهند.


بازی والدین با کودک نباید او را با همسالان و روابط با دوستانش محروم سازد. میزان شناختی که والدین از رشد کودک دارند می تواند در پذیرش تخیل کودک و تعدیل انتظاراتش و در نتیجه لذت بخش تر شدن بازی کمک کند.

 

اگر به نوع بازی ها در کودکان بنگریم تنوع و گوناگونی را در آنها مشاهده می کنیم. با تغییر سن نوع بازی ها نیز تغییر می یابد. برخی بازی هایی هستند که در آنها کودک به تمرین روابط و نقش های اجتماعی می پردازند (مهمان بازی). به این ترتیب آنچه را که به عنوان الگو پیرامون خود می بینند در بازی های خود انجام می دهند، الگوهای خود را در این نوع بازی ها اغلب از والدین، نزدیکان و یا افرادی که برای کودک مهم هستند، انتخاب می کند.

 

در برخی دیگر از بازی ها کودک به تمرین حرفه و مشاغل مختلف می پردازد. برخی دیگر از بازی ها خیالی هستند که تحت تاثیر قدرت تخیل کودک شکل می گیرند. بازیهای تخیلی به کودک فرصت می دهد تا درباره خود و چگونگی اداره امور و حوادث حال و آینده به بینش برسد. در واقع این بازی ها آمادگی برای رویارویی با چالش های زندگی و تکالیف رشد است. به کمک بازی های تخیلی کودک خود و شرایط و موقعیت های زندگی را ارزیابی می کند.

 

کودکان میل به پیوندجویی دارند، این میل آنها را به ارتباط با همسالان و کودکان دیگر می کشاند. برخی از این ارتباط ها کوتاه مدت و سطحی است در صورتی که نیاز به رابطه ی عمیق و انس و الفت ریشه دار با همسالان خود داردند. کودکان به صورت هشیار و ناهشیار به روابط بین انسان های اطراف خود حساسند و از آنها تقلید و همانند‌سازی می کنند. در بازی ،هر کودک سطح رشد، شناخت اجتماعی و اخلاقی خود را نشان می دهد. بازی زندگی و تفکر کودک است که یکی از عوامل مهم در شکل گیری شخصیت او به شمار می رود. کودک با اسباب بازی خود تنها بازی نمی کند بلکه اسباب بازی را تبدیل به موجودی جاندار می کند که با او دوست می شود، دعوا می کند، نصیحت می کند، نگرانی هایش را در میان می گذارد و استرس خود را تخلیه می کند.. طبیعی است که در این بین اسباب بازی های مورد استفاده کودک نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

متخصصان علوم رفتاری معتقدند اسباب بازی باید باعث تفکر و رشد تخیل کودک شود یا او را با مفاهیم مختلف (رنگ ها، شکل ها و...) آشنا سازد. از طرف دیگر اسباب بازی باید متناسب با سن کودک باشد. اگر اسباب بازی برای کودک ناشناخته و سخت باشد او را خسته و اعتماد به نفس او را کم می کند. از سوی دیگر اگر خیلی هم ساده باشد کودک را به تفکر وادار نمی کند. اسباب بازی مناسب، اسباب بازی است که کودک خود با آن بازی کند نه اینکه اسباب بازی، بازی کند و کودک تماشاگر باشد.

 

پژوهش های روانشناسی و تعلیم و تربیتی و تجارب کودکستان ها نشان می دهد که آغاز رشد آفرینندگی در کودکان سن آمادگی و پیش دبستان است. بازی یکی از اعمال روزمره کودک است و کوششی است که به تمام وجود او بستگی دارد. بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می گردد و مناسب ترین راه برای بروز و رشد استعداد او به شمار می رود.

 

خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می باشد تا به سرحد شکوفایی برسد. فرد خلاق کسی است که از ذهنی جست و جوگر و آفریننده برخوردار باشد. خلاقیت عبارت است از: توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیزهای نامربوط و تبدیل آن به شکل های جدید.

 


در جریان بازی است که نیروهای ذهنی و جسمی کودک، یعنی: دقت تخیل، نظم و ترتیب، چالاکی و غیره رشد می یابند و علاوه بر اینها برای کودک محرک و انگیزه می شود در جهت کسب تجارب اجتماعی.

 

کودک از راه بازی می تواند به استعدادها، توانایی ها، خواست ها، ضعف ها و نکات مثبت و منفی خود پی ببرد و لذا با شناخت ویژگی های خود ساخت شخصیت خود را تحکیم بخشد. رفتار و حرکت کودک همیشه در بازی حقیقی است به عنوان نمونه کودک می‌داند که عروسک یک نوع بازیچه است با وجود این مانند موجودی جاندار دوستش دارد. هنگامی که او در بازی نقش بزرگسالان را ایفا می کند، این تنها یک تقلید ساده نیست ابتکار و خلاقیت نیز در آن دیده می شود. کودک از تجربیات شخصی خود نیز بهره می گیرد. ابتکار و خلاقیت کودکان در آفرینش موضوع بازی و در تجسس وسایل جهت عملی ساختن آنها ، ظاهر می گردد. می توان فعالیت فردی و خلاقیت کودک را در بازی‌های جمعی که به طرز صحیحی تشکل یافته باشد تکامل بخشید.

 

خانواده یکی از عوامل بسیار مهم در رشد پرورش خلاقیت کودکان محسوب می گردد که نقش مهمی در خلاقیت های کودکان دارد. از آنجا که کودک حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در محیط خانه سپری می کند محیط مناسب خانوادگی، شیوه و نگرش‌های صحیح فرزند پروری، در رشد و شکوفایی خلاقیت سهم مهمی ایفا می کند.

 

کلیگان معتقد است برای ظهور خلاقیت راه های زیادی برای فرزند پروری وجود دارد که می تواند باعث ظهور یا محو خلاقیت شود. نحوه تربیت و استفاده از شیوه های دموکراتیک یا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شیوه ابراز محبت هر کدام به نوعی در پرورش یا سرکوب خلاقیت کودکان موثر است. اساسا پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است.


در واقع والدین از طریق درگیر شدن در فعالیت های خلاق کودکان در رشد خلاقیت او سهیم هستند. خانواده ها باید فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند و هرگز آنان را تنبیه و تهدید نکنند. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود که به کودکانتان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید. از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوید و بر روی ارزش های اخلاقی و نه قوانین خاص تاکید نمایید. محیط خانه را به صورتی درآورید که در آن فعالیت، بازی و خنده به مقدار زیادی وجود داشته باشد.


شما و کودکانتان سعی نمایید کارها را به روش های جدید و جالب انجام دهید. با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک بازی های دلخواه او قدرت تخیل و خلاقیت او را تقویت کنید. خیال پردازی های کودکان را سرزنش نکنید زیرا خلاقیت او را محدود می‌سازید. والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی بیشتری نشان می دهند. کودکان خود را آنگونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره‌ی اشیا و امور تشویق می کنند . کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنها را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند. شایسته است والدین تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورده و در ایجاد اعتماد به نفس آنها را یاری کنند.

 

بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان تماشای آنها به هنگام بازی است. خلاقیت عامل مهم بازی است. کودکان خلاق اغلب برای هریک از وسایل بازی خود موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه از وسیله ای به سراغ وسیله ی دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند. کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حیرت انگیز استفاده می کند. ممکن است یک جعبه خالی برای کودک خلاق ارزشی به مراتب بیش از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازی ها داشته باشد.


ویژگی های کودکان خلاق


* عادت به وارسی منابع مختلف.
* جسارت در گفتار زیاد.
* طرح سوالات عجیب و غریب.
* کنجکاوی زیاد برای سردرآوردن از امور.
* اشتیاق به صحبت درباره ی کشفیات با دیگران.
* شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی.
* دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری.
* با دقت و اشتیاق به پیرامون خود نگریستن.
* توانایی ابداع بازی های جدید و تغییر در بازی ها.
* قیاس در صحبت های خود.

 

انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود که:


* تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
* ایجاد رقابت میان کودکان
* تاکید افراطی بر جنسیت کودک
* قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
* عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
* انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
* بیهوده شمردن تخیلات کودک
* عدم شناسایی علایق درونی کودک
* عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
* تحمیل نقش بزرگسالان به کودک


برای افزایش خلاقیت کودک باید:



* حرکت کودک را تحقیر نکنیم، کودکی که احساس حقارت کند دست به خلاقیت نمی‌زند.


* محیط مناسبی برای انجام کارهای خلاق آنها فراهم نمایید.


* امکانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به وسیله ی آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند: وسایل موسیقی، نقاشی، طراحی.



* کارهای خلاق کودک را تشویق کنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری کنید.


* با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشید.


* استعداد فقط سهم کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.


* امکان شرکت در فعالیت ها و کلاس های ویژه را برای آنان فراهم نمایید.


* به عنوان بزرگسال خود به انجام کارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید کودکان شما شاهد کارهای خلاق شما باشند و بیاموزند.


* بازی های ابتکاری نقش مهمی در فعالیت ثمربخش و خلاقانه کودک ایفا می کند. مربی نباید موضوع بازی را به کودک تحمیل کند. او در این صورت حس ابتکار و نیروی ابتکار و تخیل و استقلال را از آنها سلب می کند. بسیار مهم است که بازی‌ها قالبی نباشد و راه را برای ابتکار کودکان بگشاید.



تهیه شده توسط : مجله شادکامی و موفقیت