کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
كودك موفقمن
دوران كودكی در یادگیری مهارتهای زندگی اهمیت زیادی دارد. چراكه پایدارترین و سریعترین یادگیریها در این دوره صورت میگیرد و كودك نیز نحوه ارتباط با دیگران و چگونگی استفاده از تواناییهایش را در این دوره میآموزد. در این میان، خانواده نقش اصلی را ایفا میكند.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی توانایی فرد برای موفقیت را افزایش میدهد. هوش هیجانی مجموعهای از مهارتهاست كه به فرد این توانایی را میدهد تا احساسات خود و دیگران را بشناسند، بهطور مناسب كنترل كنند همچنین علت احساسات خود را بشناسند. بداند چرا خوشحال، غمگین یا هیجان زده است و كجا و چه زمانی این احساسات را ابراز كند.
كودكانی كه هوش هیجانی بالایی دارند توانایی سازگاری بیشتری با محیط و در نتیجه سلامت روان بالاتری دارند. تصمیمات درستتری در آینده میگیرند و میتوانند عقاید خود را بهتر بیان كنند. همچنین قدرت تحمل استرس و حل مشكلات را بیشتر از كودكانی دارند كه هوش هیجانی آنها پرورش نیافته تقویت نشده است. چرا كه برخلاف هوش شناختی (IQ)، هوش هیجانی (EQ) اكتسابی است و هر كودك این مهارتها را در خانواده كه نخستین مركز برای 97 درصد كودكان است فرا میگیرد. نخستین گام برای بالا بردن هوش هیجانی، آموزش مهارتهای خودآگاهی است. یعنی اینكه كودك یاد بگیرد و بفهمد و از خودش، نیازهایش، علایقش و... آگاهی پیدا كند.
ابتدا سعی كنید رابطه عاطفی و گرمی با كودك برقرار كنید سپس برای گام اول مهارتهای خودآگاهی را در كودك قدم به قدم و با صبر و حوصله پرورش دهید.
خودآگاهی شامل 7 مهارت است:
شناخت ویژگیهای خود شناخت نیازها شناخت تواناییها شناخت علایق شناخت آرزوها و اهداف شناخت مسئولیتها شناخت هیجانات گام اول؛ خودآگاهی یا شناخت ویژگی خود
اهداف ما از این مطالب:
- آشنایی كودك با ویژگیهای ظاهری خود، شناخت اعضای بدنش و كاركرد هر یك از آنها.
- آگاهشدن كودك از این مسئله كه او شباهت و تفاوتهای ظاهری با دیگران دارد و هر عضو بدنش كاركرد مهم و خاص خودش را دارد.
- شما میتوانید این فعالیت را با سؤالی ساده مثل، موی تو چه رنگی است؟ قد تو بلندتر است یا قد دوستت؟ عكسها را با چه عضوی میبینیم؟ با كدام عضو صداها را میشنویم؟ با كدامیك از اعضای بدن راه میرویم و دوچرخهسواری میكنیم؟ با كدامیك از اعضای بدن نقاشی میكشیم و...
- برای ملموستر شدن تفاوتها، میتوانید كودك را همراه خواهر یا برادرش یا دوستانش جلوی آینه ببرید و سؤال كنید، مثلا بپرسید: تو چاقتری یا خواهرت؟ رنگ چشم تو چه فرقی با دوستت داره و...
- بعد از گفتوگو در مورد اعضای ظاهری بدن میتوانید از اعضای داخلی بدن و كاركرد آنها سؤال كنید (توجه داشته باشید كه سؤالات باید متناسب با سن و درك كودك باشد تا جایی كه میتوانید سؤالات را ساده بپرسید تا برای كودك قابل فهم باشد) چرا كه هدف این است كه كودك با اعضایی كه نمیبیند نیز آشنا شود.
- میتوانید بپرسید وقتی غذا را قورت میدهی، كجا میروید؟ یا وقتی كه نفس میكشی چه اتفاقی در دلت میافتد؟ اجازه بدهید بهصدای قلب شما و دوستش گوش دهد.
- در مورد حس بینایی به كودك بگوید چشمانش را ببندد و بگوید چه اتفاقی میافتد یا از او بپرسید وقتی نمیبینی چه حسی داری؟
- در مورد حس شنوایی از كودك بخواهید گوشهایش را محكم بگیرد و توضیح دهد چه اتفاقی میافتد. همچنین میتوانید اجسام مختلف را تهیه كنید و از كودك بخواهید با چشمان باز و بسته روی اجسام دست بكشد و بگوید كدام زبر و كدام نرم، كوچك و بزرگ و... هستند.
- میتوانید خوراكیهای مختلف با طعمهای مختلف (شور، شیرین، تلخ و...) را تهیه كرده و درحالیكه چشمان كودك بسته است به او بدهید تا تشخیص دهد نام خوراكی چیست. با این كار شما توجه كودك را بهخودش و اعضای بدنش جلب كردهاید. میتوانید با كمك كودك از هر عضو نقاشی بكشید یا كلاژ درست كنید.
- برای اینكه كودك توالی رشد را در خودش درك كند، میتوانید عكسهای دوران نوزادی او را نشان و برایش توضیح دهید و از او بخواهید تا توضیح دهد چه اتفاقی افتاده. همچنین رویش موها و ناخنهایش را برایش توضیح دهید، میتوانید او را با یك عروسك مقایسه كنید كه او رشد میكند اما عروسك رشد نمیكند تا تفاوت بین جاندار و بیجان را درك كند. میتوان باز هم با كمك كودك هر عضو را نقاشی كرد یا نمایش اجرا كرد. به این صورت كه به كودك، نقش یك عضو را بدهید و از او بخواهید عملكردهای مختلفش را توضیح دهد در پایان بحث ارزیابی كوچكی داشته باشید تا بدانید كودك توانسته به اهداف مورد نظر برسد و تفاوتها و شباهتهایش را با دیگران دریافت كند یا خیر. دقت كنید آنچه باعث تثبیت میشود، تمرین و تكرار است. سعی كنید جلسات بهصورت نوعی سرگرمی و بازی هدفمند شده باشد. در پایان میتوانید از سؤالات زیر برای ارزیابی كمك بگیرید.
- با چه عضوی از اعضای بدن میتوانید صداها را بشنوی؟
- با دوستت چه تفاوتهایی داری؟
- اگر گوشت یا (چشمت) آسیب ببیند چه میشود؟ و...
ویدیو مرتبط :
تشکر نرگس رحمانی گریمر موفق تئاتر و سالن دار موفق از خا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شش میم در تربیت موفق كودك
نیاز روانی بچههای ما، عبارت است از انتقال اثر شش میم. این شش میم را هر كس در كارنامه گذشته زندگیاش دریافت كرده باشد، میم هفتمش موفقیت است كه خود به خود پدید خواهد آمد: 1- تو محبوبی، 2- تو محترمی، 3- تو مطرحی، 4- تو مهمی، 5- تو مفیدی و 6- تو میفهمی.
اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 میم را به فرزندانمان انتقال دهیم میم هفتم "موفقیت" خودبهخود خواهد آمد؛ یعنی باتری روانی انرژیدهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و كار و... . موفق خواهد شد.
ضد این شش میمی كه گفتید، آیا چیزهای دیگری هم هستند كه اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عكس این نتیجه را بگیرند؟
بله، آرایه 7 «ت» است كه خیلی سخت است. این 7 «ت» را هر كسی دریافت كرد، «ت» هشتمش تباهی است كه انتظارش را میكشد: 1- تنبیه، 2- توهین، 3- تهدید، 4- تحقیر، 5- تبعیض، 6- تنفر و 7- ترس. همه افراد شكست خورده و جامعه ستیزها و...، در كارنامههایخود این «ت» ها را دارند، یعنی تاثیر «ت» تحقیر با «ت» تحسین، زمین تا آسمان است.»
بنابراین اگر تلاش كنیم كه نكات و ویژگی های مثبت فرزندانمان را برجسته نموده و آنها را بابت این ویژگی ها تشویق نماییم به صورت ناخودآگاه و بلكه شاید آگاهانه سعی برآن خواهند داشت تا برای تشویق بیشتر و مورد تایید قرار گرفتن آن ویژگی ها را در وجود خود افزایش دهند.
اگر ما در رفتار و گفتارمان 6 میم را "1- تو محبوبی، 2- تو محترمی، 3- تو مطرحی، 4- تو مهمی، 5- تو مفیدی و 6- تو میفهمی" به فرزندانمان انتقال دهیم میم هفتم "موفقیت" خودبهخود خواهد آمد.
و حال آنكه در صورت تحقیر و تنبیه آنان، خود را به همان صورتی می پذیرند كه شما آنها را خطاب نمودید و متصور شده اید. به علاوه این كه خاصیتی در تنبیه هست كه در تشویق یافت نمی شود و آن ایجاد روحیه مقاومت و لجبازی است . با ایجاد این حالت در وجودش، زمینه ای را برای عدم پذیرش هرچه راستی و درستی است فراهم می كنیم .
كافیست كمی فكر كنید شما بیشتر توسط كسانی كه محبت و عشق خود را ابراز می كنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی كه مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می كنند.
منبع:تبیان