کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
قصه بچههای کربلا
کاروان به کربلا رسید. شترها زانو زدند و بارهایشان را خالی کردند. بچه ها از روی شتر ها و اسبها پیاده شدند. بزرگترها خیمه ها را برپا کردند. بچه ها خیلی خوشحال شدند. امشب می توانستند توی خانه های چادری بخوابند.
آن طرف تر یک رودخانه ی پر از آب بود. بچه ها عاشق آب بودند. بچه ها دوست داشتند مثل بزرگتر ها مشکهایشان را پر از آب کنند. مشکها از رود فرات پر از آب شدند. بچه ها در دشتی بزرگ در کنار رودخانه فرات مشغول بازی شدند. کربلا زیبا و پر از هیاهو شد. اما آن طرف تر...
آن طرف تر سپاهی بزرگ روبروی امام قرار گرفته بود. سپاهی که هیچ کدام از آدمهایش خوب نبودند. سپاهی که پر از مردهای بدجنس و عصبانی بود. اما امام حسین علیه السلام از هیچ کس نمی ترسید. او قویترین و شجاعترین انسان روی زمین بود. بچه ها نزدیک امام حسین علیه السلام بازی می کردند و امام مواظب بچه ها بود. تا اینکه بالاخره روز دهم محرم رسید.
روز دهم محرم امام حسین علیه السلام از بچه ها خداحافظی کرد و به جبهه ی جنگ رفت. امام حسین با شجاعت و با قدرت زیادی با آن سپاه بدجنس جنگید. خیلی از دشمنان سنگدلش را کشت. اما دشمنان امام خیلی خیلی زیاد بودند و بالاخره امام را به شهادت رساندند.
بچه ها بعد از امام حسین خیلی ناراحتی و سختی تحمل کردند. اما همیشه بچه های خوب و مهربانی باقی ماندند.
منبع:tebyan.net
ویدیو مرتبط :
آهنگ جدید کربلا کربلا ( این قصه ادامه دارد )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قصه سریال «بچههای نسبتا بد» لو رفت + تصاویر
قصه سریال «بچههای نسبتا بد» لو رفت + تصاویر
قصه سریال تلویزیونی «بچههای نسبتا بد» که اخبار تولیدش با تدابیر شدید سازندگان آن برای پرهیز از لو رفتن قصه در اختیار رسانههای خبری قرار میگرفت با انتشار گزارشی از پشت صحنه این کار لو رفت.
بینندگان این سریال تلویزیونی شب گذشته قصه سریال را تا جایی پیگیری کردند که همایون (اشکان خطیبی) توانست با وعده و دروغ رضایت پدر(مجید مشیری) دختر مورد علاقهاش طلا(شهرزاد کمالزاده) را که از خانوادههای مرفه و پولدار هستند جلب کند.
اما با اطلاعاتی که از گزارش پشت صحنه قسمت آخر این سریال در یکی از خبرگزاریها منتشر شده است گویا نقشی که مجید مشیری آن را بازی میکند پدر واقعی طلا نیست و او دختر یک فرد آلزایمری است که زمانی آدم قهرمانی بوده و وقتی دخترش را در مسیر اعتیاد میبیند نمیتواند پذیرا باشد و یکدفعه به هم میریزد و دچار فراموشی میشود. براساس این گزارش اکبر وارث نقش پدر واقعی طلا را بازی میکند.
این در حالی است که سازندگان این سریال در روزی که به تمام اهالی رسانه برای تهیه گزارش پشت صحنه این سریال اختصاص داده شده بود حتی به عکاسان اجازه حضور در لوکیشن را ندادند و برای پرهیز از لو رفتن قصه، پیش از روی آنتن رفتن این سریال از ارائه عکس به رسانههای خبری خودداری کردند.
منبع:inn.ir