کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
شپش ها به مدرسه می روند...!
گرچه شنیدن اسمش هم خوشایند نیست ولی واقعیت این است که شپش با وجود رعایت بهداشت باز هم پایش به مدارس باز شده و برای خودش حسابی جولان می دهد.
گرچه شنیدن اسمش هم خوشایند نیست ولی واقعیت این است که شپش با وجود رعایت بهداشت باز هم پایش به مدارس باز شده و برای خودش حسابی جولان می دهد. «دکتر پیمان لسان پزشکی» پزشک و کارشناس پیشگیری و مبارزه با بیماری مرکز بهداشت غرب تهران و معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران، شما را با شپش و درمان عارضه دچار شدن به آن آشنا می کند.
شپش، از گذشته تا به امروز
شپش یک حشره خون خوار است که از دوران قبل از تاریخ مدون (قبل از این که کتاب و نوشته ای وجود داشته باشد)، وجود داشته و افراد زیادی را به بیماری مبتلا کرده است. ابتلا به آن در گذشته چندان جدی گرفته نمی شد ولی از اوایل قرن بیستم شپش مورد توجه قرار گرفت. ابتلا به شپش از این لحاظ حائز اهمیت است که می تواند انواع بیماری ها مثل تب خندق، راجعه و تیفوس را منتقل کند و این مسئله در اوایل قرن بیستم بسیار مورد توجه قرار گرفت و قبل از آن توجه چندانی به این موضوع نمی شد.
درواقع افراد درگذشته این موضوع را نمی دانستند که شپش می تواند ناقل بیماری باشد، ابتلا به شپش محدود به یک نقطه خاص جهان نمی شود و تمام افراد ساکن کشورهای مختلف می توانند به این مشکل مبتلا شوند برای مثال، از لحاظ آماری سالانه حدود 6 میلیون نفر در آمریکا مبتلا به شپش می شوند. شپش در برخی کشورها مثل انگلیس، فرانسه، برزیل و هندوستان بیشتر وجود دارد. ابتلا به شپش در زمان جنگ و در کشورهای پرجمعیت با سیستم بهداشتی ضعیف بیشتر دیده می شود.
حشره همه گیر
خیلی از افراد تصور می کنند که شپش مختص افراد با طبقه اقتصادی و اجتماعی پایین است در حالی که شپش می تواند هر فردی را با هر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مبتلا کند و گاهی حتی در مدارس شمال شهر تهران نیز ابتلا به این بیماری دیده می شود. شپش یک بیماری همه گیر است و فقیر و غنی نمی شناسد البته افرادی که بهداشت را رعایت نمی کنند، می توانند بیش از سایرین مستعد ابتلا به این بیماری باشند.
تهدید برای کودکان
شپش یک حشره انلگی محسوب می شود به این دلیل که از میزبان خود تغذیه می کند ولی میزبان خود را نمی کشد اما می تواند ناقل بیماری های کشنده باشد. شپش در حیوانات نیز وجود دارد و جزو بیماری های مشترک بین دام و انسان محسوب می شود. کودکان به ویژه کودکان مهد کودکی و دبستانی بیش از سایر افراد مستعد ابتلا به این بیماری هستند و دلیل این مسئله هم نوع تعاملات کودکان با یکدیگر است.
کودکان با یکدیگر بیشتر تماس دارند و از وسایل یکدیگر به راحتی استفاده می کنند. شپش در سنین 6 تا 12 سالگی شایع است و وقتی کودک به شپش مبتلا می شود، می تواند آن را به اعضای خانواده خود نیز منتقل کند. راه انتقال شپش بسیار آسان است و حتی زمانی که فرد مبتلا به شپش روی یک صندلی بنشیند، می تواند آن را به راحتی به سایر افراد منتقل کند.
دختربچه های مستعد
ابتلا به شپش به جنسیت خاصی بستگی ندارد ولی کودکان دختر بیش از کودکان پسر به شپش مبتلا می شوند که دلیل این مسئله هم بلند بودن موی دختران به نسبت پسران است. کودکان دختر از شانه در مدرسه استفاده می کنند و گاهی شانه خود را به یکدیگر می دهند یا از کش موهای مشترک استفاده می کنند که همین مسئله باعث می شود شپش به راحتی از کودکی به کودک دیگر منتقل شود. هم چنین گاهی کودکان دختر مقنعه های خود را در مدرسه با یکدیگر عوض می کنند. به طور کلی با توجه به این که کودکان دختر بیشتر از کودکان پسر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، این مشکل بین آنها شایع تر است.
کارگاه شپش شناسی!
به طور کلی 3 نوع شپش وجود دارد که می توانند باعث ابتلای انسان شود که هر کدام از انواع مختلف شپش در قسمت خاصی از بدن زندگی و تغذیه می کنند. برخی شپش ها مخصوص سر، برخی دیگر مخصوص بدن و نوع دیگر آن مخصوص ناحیه تناسلی هستند. این شپش ها با یکدیگر فرق دارند و شپش سر فقط داخل موها زندگی می کند و با بدن یا ناحیه تناسلی کاری ندارند.
هم چنین شپش بدن نیز فقط روی بدن و داخل لباس ها زندگی می کند و به قسمت های دیگر بدن نمی رود. شپش ناحیه تناسلی نیز به همین شکل است و از این امر مستثنا نیست. شپش با انواع مختلف فقط در زیستگاه خود زندگی می کند و به قسمت های دیگر آسیب نمی زند. ابتلا به شپش سر، بیشتر از سایر شپش ها شایع است و کودکان بیشتر دچار شپش سر می شوند، به همین دلیل والدین و مسئولان مدارس باید به خوبی شپش را بشناسند. شپش ها دارای دو نوع سفید و خاکستری هستند.
در جست و جوی شپش
خارش کف سر یکی از مم ترین علائم ابتلا به شپش است که در مراحل اولیه به وجود می آید. خیلی وقت ها والدین، کودک خود را در حالتی مشاهده می کنند که دائما سر خود را می خاراند ولی حشره ای روی موهای او نمی بینند. گاهی اوقات علاوه بر خارش نشانه های دیگری هم وجود دارد. برای مثال، لکه های قرمز روی سر می تواند نشان دهنده ابتلا به شپش باشد. این لکه های قرمز رنگ به دلیل مکیدن خون توسط شپش به وجود می آیند. خارش اشی از شپش شبیه اگزماست و دانه هایی در اثر ابتلا به شپش روی پوست ایجاد می شود که این دانه ها شبیه التهاب ریشه موهاست.
تا زمانی که حشره دیده نشود، دانه های قرمز رنگ ناشی از شپش با التهاب ریشه مو اشتباه گرفته می شود. حشره در بیشتر مواقعروی مو قابل دیدن است و باید برای دیدن آن دقت کرد. برای پیدا کردن شپش در مود باید همه قسمت های سر به ویژه ناحیه پشت سر، پس گردن و بالای گوش را بررسی کرد. شاید دیدن حشره کار چندان راحتی نباشد چون بسیار کوچک است ولی والدین می توانند به دنبال تخم شپش (رشک) در مو بگردند. تخم های شپش، بیضی شکل و شبیه انتهای سنجاق ته گرد هستند و سفت به موها می چسبند و نمی توان آن ها را به راحتی از موها جدا کرد.
ابتلا به شپش می تواند با علائم دیگر هم همراه باشد. برای مثال، در بعضی مواقع شپش سم ترشح می کند که این سم می تواند باعث علائمی مثل بی قراری و خستگی شود و در برخی موارد کودک به دلیل بالا بودن سم ناشی از شپش در بدن و عوارض ناشی از آن، دچارافت تحصیلی می شود.
قوز بالای قوز
اگر فردی به بیماری زرد زخم (یک بیماری میکروبی) دچار شود باید به وجود شپش در سر شک کرد چون شپش می تواند عامل بیماری زرد زخم باشد. شپش باعث ایجاد زخم در سر می شود و زخم باعث ورود میکروب به بدن می شود.
لطفا انکار نکنید
ابتلا به شپش برای خیلی از افراد یک تابو محسوب می شود و هیچ کسی دوست ندارد که بگوید خودش یا فرزندش به شپش مبتلاست. به همین دلیل خیلی از افراد ابتلا به شپش را در خود یا فرزندشان انکار می کنند و نتیجه این می شود که درمان به تعویق می افتد. انکار ابتلا به شپش در افرادی که از سطح اقتصادی و اجتماعی بالاتری برخوردار هستند بیش از سایرین دیده می شود.
دست از سرم بردار!
اساس درمان در رابطه با شپش، آموزش بهداشت است، آموزش و اطلاع رسانی علاوه بر پیشگیری می تواند مانع از همه گیر شدن و گسترش شپش در سطح جامعه شود. معلمان و رابط های بهداشتی مدارس مهم ترین نقش را در شناسایی شپش در مدارس دارند و با مشاهده شپش باید آن ها را به درمانگاه های مراکز بهداشت که زیر نظر دانشگاه های علوم پزشکی هستند ارجاع دهند تا آمار دقیقی از مبتلایان وجود داشته باشد و از همه گیر شدن بیماری در سطح جامعه پیشگیری شود. درمان هایی که در این درمانگاه ها انجام می شوند، رایگان هستند و کودک بعد از درمان با گرفتن یک گواهی از پزشک درمانگاه، می تواند به راحتی مجددا به مدرسه برود.
اگر درمان توسط پزشک های دیگر در مطب انجام شود نمی توان آمار دقیقی از بیماری داشت به همین دلیل والدین باید در صورت مشاهده شپش فرزندان شان را حتما به این مراکز بیاورند.
برای از بین بردن شپش داروهای مختلفی وجود دارد که این داروها در قالب شامپو، پودر، لوسیون و کرم هستند. البته برای درمان شپش سر از محلول های ویژه سر یا شامپوهای مخصوص استفاده می شود. درمان به صورت 2 مرحله ای است و فرد باید یک بار سر خود را با شامپو بعد از ویزیت بشوید و مجددا بعد از گذشت یک هفته شست و شو با شامپوی مخصوص انجام می شود. همه افراد خانواده باید سر خود را با شامپوی مخصوص بشویند و تحت درمان قرار بگیرند.
شامپوی درمانی باید روی سر برای مدت 4 تا 5 دقیقه بماند و ماساژ داده و سپس به خوبی شسته شود. برای رفع خارش ممکن است پزشک آنتی هیستامین تجویز کند و در صورت ابتلا به زرد زخم آنتی بیوتیک نیز برای فرد تجویز می شود. افرادی که به شپش مبتلا می شوند باید موهای خود را کوتاه کنند و تنها 4 سانتی متر مو داشته باشند تا تخم های شپش قابل رویت باشد و بتوان آن ها را از بین برد. تمام وسایل فرد مبتلا و خانواده اش، مثل بالشت، پتو، رختخواب و... باید در آّب جوش با دمای 60 درجه سانتی گراد شسته شوند و در معرض نور آفتاب خشک شوند یا روی آن ها اتو کشیده شود.
ویدیو مرتبط :
کشتم شپش شپش کشه شش پارا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سه میلیون دانشآموز فردا به مدرسه نمیروند
سه میلیون دانشآموز فردا به مدرسه نمیروند
اول مهر زنگها که به صدا درمیآید دانشآموزان با کیف، کفش نو و لباسهای یکشکل، دست در دست پدر و مادرشان یا همراه دوستانشان به مدرسه میروند، ولولهای که در حیاط مدرسه از صدای ذوقزده دانشآموزان به پا میشود و دانشآموزان که به صف میشوند، این طرف دیوارهای مدرسه کودکان و نوجوانانی در خیابانها، کوچهها، کارگاهها و کارخانهها و... حضور دارند که اغلبشان دغدغه نان دارند و ثروت اندک را به علم بیشتر ترجیح میدهند.
کودکان و نوجوانانی که هیچ حامی و پشتیبانی ندارند که آنان را به حق اولیهشان یعنی تحصیل برگرداند و درس و مشقشان را پیگیر باشد. آنان بیرون از مدرسه و کلاس درس برای به دست آوردن یک لقمه نان مشغولند در حالی که میز و نیمکتشان خالی است و معلمی انتظارشان را نمیکشد.
البته تمام بازماندگان از تحصیل را کودکان کار تشکیل نمیدهند، بسیاری از آنان دانشآموزانی هستند که در سالهای گذشته به دلایل مختلف ترک تحصیل کردهاند و عطای مدرسه رفتن را به لقای آن بخشیدهاند.
آموزشوپرورش مولد بیسوادی
داستان غمانگیزتر اینکه وقتی وضعیت موجود را مرور میکنیم، میبینیم آموزشوپرورش نهتنها عزم جدی برای بازگرداندن ایندسته از دانشآموزان به مدرسه ندارد بلکه خود با تکرار روشهای نامناسب آموزشی و تربیتی به نوعی به مولد این پدیده شوم تبدیل شده است و عرصه را برای ریشهکنی بیسوادی هر روز گستردهتر میکند. طبق آخرین آماری که معاون سازمان نهضت سواد آموزی اعلام کرده بود، یکمیلیون و 800هزار کودک و نوجوان در کشور، به دلایل نامشخصی به مدرسه نمیروند و درس نمیخوانند.
آماری که «حسن الحسینی» معاون اسبق حقوقی و امور مجلس و سرپرست موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزشوپرورش آن را نزدیک به چهارمیلیون نفر در سال 1388 عنوان کرده و گفته بود: «براساس تحقیقاتی که در زمان حضور من در آموزشوپرورش انجام شد، بیش از سهمیلیون و 10هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل وجود داشت.»
البته به جز الحسینی، محمداحسان تقیزاده، رییس موسسه آموزش از راه دور نیز در اردیبهشت88 در همایش موسسات از راه دور لرستان گفته بود: «بیش از سهمیلیونبازمانده از تحصیل در کشور وجود دارند.» اما حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر پیشین آموزشوپرورش این آمار و حتی آنچه معاون سازمان نهضت سوادآموزی گفته بود را کاملا دروغ دانسته و گفته بود: کسانی که این آمارها را اعلام میکنند اصلا نمیدانند عدد و رقم یعنی چه؟!
آمارهای متناقض مسوولان آموزشی
حاجیبابایی در حالی همه آمارهای مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل را تکذیب میکرد که همکاران وی در وزارت آموزشوپرورش قادر به تهیه آمار واقعی و صحیح از آن نبودند و حتی این پدیده برایشان چندان جدی نبود و سعی داشتند با ارایه آمارهای بهاصطلاح دمدستی کنجکاوی خبرنگاران در اینباره فروکش کند.
به طوری که یکبار رییس مرکز آمار وزارت آموزشوپرورش در دیماه سال 91 اعلام کرد 159هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارند و بار دیگر معاون آموزش ابتدایی در شهریور 92 آن را 120هزار مورد عنوان میکرد. آمار متناقضی که از دفتر دو مدیر با فاصله فیزیکی کمتر از 10متر بیرون میآید.
مرکز پژوهشها: سهمیلیون و 200هزار بازمانده از تحصیل داریم
اما بالاخره چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طبق سرشماری سال 1385، آماری تکاندهنده از کودکان بازمانده از تحصیل منتشر کرد که آب پاکی را بر همه تناقضگوییهای مسوولان آموزشوپرورش ریخت. طبق این آمار، هماکنون سهمیلیونو 200هزار کودک شش تا 17ساله در کشور وجود دارند که یا اصلا به مدرسه نرفتهاند یا به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند.
این آمار منهای کودکان و نوجوانانی است که در سالهای قبل از 1385، به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند و هماکنون از چرخه نوجوانی وارد جوانی شده و پای در دهه دوم زندگی خود گذاشتهاند. کسانی که از آمارهای مراکز پژوهشی خارج شدهاند و دیگر از آنها بهعنوان بازمانده از تحصیل یاد نمیشود. آنطور که علی باقرزاده رییس سازمان نهضت سوادآموزی در زمستان 91 اعلام کرده است هماکنون 9میلیونو 719هزار ایرانی بالای شش سال توانایی خواندن و نوشتن ندارند.
اما نگرانی از آمار بازمانده از تحصیلها در سالهای اخیر تا جایی افزایش یافته که فرهاد بشیری، نماینده مردم پاکدشت در مجلس شورای اسلامی گفته است: با شرایط فعلی کشور و وضعیت موجود فرهنگی، حتی یک بیسواد هم برای جامعه زیاد بوده، این در حالی است که در برخی استانها هنوز آمار نگرانکنندهای از کودکان بازمانده از تحصیل وجود دارد که نشاندهنده نقطهضعف در ریشهکنکردن بیسوادی است.
علل بازماندگی از تحصیل چیست؟
وزیر پیشین آموزشوپرورش همواره اعلام میکرد: «در همه کشور، حتی روستاهای دورافتاده و حتی برای یک دانشآموز امکانات آموزشی فراهم شده و کمبودی در این زمینه نداریم.» او درست میگوید چراکه این وزارتخانه در سالهای گذشته امکانات آموزشی خود را به شکل موسسات آموزش از راه دور، مدارس شبانهروزی، مدارس بزرگسالان، کلاسهای نهضت سوادآموزی فراهم کرده تا ادامه تحصیل برای آندسته که به هر دلیل وارد مدرسه نشدهاند، فراهم شود.
ولی چرا با همه اینها و با وجود اینکه آموزش عمومی تا سن 18سالگی در ایران اجباری است و حتی قانون برای والدینی که مانع از تحصیل فرزندشان شوند، جریمه سنگین در نظر گرفته اما همچنان شاهد افزایش بازماندگان از تحصیل، آن هم در سنین شش تا 18 سال در کشور هستیم؟
دانشآموزانی که به مدرسه بازنمیگردند
عبدالرضا شاهسوند کارشناس آموزش از راه دور در اینباره گفت: اولین و اساسیترین مشکل در این خصوص به نبود یک برنامه منسجم و منظم در وزارت آموزشوپرورش برای شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل بازمیگردد. در واقع آموزشوپرورش هنوز به درک و سواد کافی برای حل این مساله نرسیده یا چنان درگیر روزمرگیهایی همچون تامین سرانه مدارس، حل کسری بودجه و تامین حقوق معلمان و ... است که فرصتی برای این موضوع پیدا نمیکند.
این کارشناس آموزش از راه دور افزود: دومین علت به کاهلی یا ضعف دانش مسوولان این وزارتخانه نسبت به ریشهیابی علل ترک تحصیل دانشآموزان برمیگردد؛ اینکه چرا دانشآموزی در اواسط سال تحصیلی به یکباره از مدرسه خارج میشود و برای همیشه بازنمیگردد در واقع این موضوع در آموزشوپرورش همچون سکته مغزی است که در ظاهر مشخص نیست اما چون موریانهای تمام باطن آن را جویده است. شاهسوند تاکید کرد: مسوولان آموزشوپرورش نتوانستهاند نگهبان خوبی برای قانون تحصیل اجباری تا پایان 18سال و همچنین جریمه سنگین والدینی که مانع از تحصیل فرزندانشان میشود، باشند.
این کارشناس آموزش از راه دور میگوید: همچنین نبود راهکار مناسب برای جلوگیری از خروج از مدرسه، یکی دیگر از عواملی است که موجب افزایش بازماندگان از تحصیل شده است. ما شاهد ترک تحصیل بیشمار دانشآموزانی هستیم که به دلیل برخورد سلیقهای معلم، معاون یا مدیر مدرسه از مدرسه اخراج شدهاند.
برای مثال دانشآموزی را در مدرسهای - دبیرستان ملاصدرا- در منطقه 14 تهران به دلیل داشتن انگشتر عقیق و آوردن موتوسیکلت از مدرسه اخراج کردهاند و دیگر این دانشآموز به مدرسه برنگشته است یا یک دانشآموز دیگر به دلیل چندینبار افتادن در درس عربی با نمره هشت، نتوانسته به پایه بعدی راه یابد و به اینترتیب ترکتحصیل کرده است که البته این موارد در دهه 70 بسیار بیشتر شایع بود./شرق