کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
جو فراست و خودخواهی
شیما دختری 2 ساله است که از نظر مادرش بسیار خودخواه است. دلیل مادر شیما برای نسبت دادن این خصلت به دخترش این است که شیما به هیچکس اجازه استفاده از اسباببازیهایش را نمیدهد. مادر شیما از جوفراست درخواست کمک کرده است.
جو فراست راهحل ارائه میدهد
کودکان یک سال و نیمه تا 3 ساله توانایی تمرکز نداشته و مهارتهای ارتباطی آنها برای بازی با سایر کودکان کافی نیست. در این سن کودک در کنار بچههای دیگر بازی میکند نه با آنها. در این سنین، این شما هستید که باید مفاهیمی مانند شریک شدن، تقسیم کردن و رعایت نوبت را به کودک آموزش دهید. اگر بازی کردن را به کودکتان یاد ندهید، او بازی با دیگر کودکان را هم یاد نمیگیرد، در صورتی که میخواهید فرزندتان خودخواه نباشد اول از همه امنیت، اعتماد و مثبتاندیشی را در او تقویت کنید.
حس ناامنی میکند
اگر كودک اسباببازیهایش را با دیگران به اشتراک نمیگذارد و با این کار احساس ناراحتی میکند، این احساس ناشی از حس ناامنی و بیاعتمادی است که او نسبت به محیط، اعضای خانواده و دیگران دارد. کودک زمانی مفهوم سهیم شدن با دیگران را یاد میگیرد که احساس امنیت درونی کند.
بازیهای مشارکتی ترتیب دهید
به کودکتان بازیهای گروهی یاد دهید. مثلا با هم پازل درست کرده و برای گذاشتن تکههای آن نوبت تعیین کنید. علاوه بر بازی میتوانید مفهوم مشارکت را در کارهای خانه نیز به او بیاموزید. مثلا حالا که 2 سال دارد میتواند در چیدن میز غذا یا سفره به شما کمک کند و وسایل را کمکم بیاورد.
سرزنش نکنید
اگر شما کودکتان را خودخواه خطاب کنید در واقع ناآگاهانه این ویژگی را در او تثبیت کردهاید به جای سرزنش یا نصیحت بهتر است از شیوه تقویت مثبت استفاده کنید. کافی است فرزندتان نکته اصلی را در ذهن داشته باشد. او هرچه بزرگتر میشود درمییابد که تقسیم داشتهها با دوستان بسیار لذتبخشتر از انحصاری کردن آنها نزد خویش است.
به او اطمینان دهید
اگر فرزندتان علاقه خاصی به اسباببازی یا لباسش دارد، این اطمینان را به او بدهید که مجبور نیست آن را به دیگری بدهد. کودکان زمانی که بفهمند میتوانند وسایل مورد علاقهشان را نگه دارند برای بخشش سایر وسایلشان راحتتر اقدام میکنند.
جایزه ندهید اما تشویق کنید
وقتی کودک با گرفتن جایزه حاضر شود اسباببازیهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارد، نتیجه منفی و کاملا برعکس خواهد شد. کودک در این شرایط خود را فردی میبیند که به دادن اسباببازیهایش علاقهای ندارد و فقط با گرفتن رشوه حاضر به این کار است. این کار باعث میشود در آینده هم آنها خسیس بار بیایند اما تشویق کودک زمانی که وسیلهای را با کودک دیگر به اشتراک میگذارد در او حس مثبت ایجاد خواهد کرد.
تحریم کنید
اگر دیدید شیما یا کودک دیگری بر سر یک اسباببازی خاص دعوا دارد، بهتر است برای مدتی آن اسباببازی را بردارید و وقتی شیما توانست مفهوم با هم بازی کردن و سهیم شدن را درک کند، آن را بیاورید. یادگیری رفتارهای اجتماعی نیاز به الگو، تمرین و زمان دارد.
والدین باید صبور باشند
برچسب زدن به کودک 2 سالهای که اسباببازیهایش را به اشتراک نمیگذارد اصلا پسندیده نیست و والدین نباید با بروز رفتارهایی مانند آنچه در این مورد پیش آمده تعبیر به خودخواهی یا خساست در کودک کنند. باید توجه داشت پیشنیاز آنکه بتوان چیزی را با کسی به اشتراک گذاشت به تجربههای اولیه کودک وابسته است که میتواند مثبت یا منفی باشد. اینکه چیزی را به کسی داده و بعد بازگردانده است یا برعکس. اگر تجربه اولیه کودک این باشد که وسیلهای را دوست داشته و آن را به مادر داده و مادر هم هیچوقت دیگر آن را بازنگردانده است در این حالت کودک دچار فقدان و از دست دادن آن میشود.
به ثبات شی نرسیده است
بچهها برای اینکه چیزی را با کسی تقسیم کنند باید ثبات شی داشته باشند. بخشی از نگرانی کودک از به اشتراک گذاشتن وسیله مربوط به این مسئله است که او ثبات شی ندارد. در مورد برخی از کودکان این مسئله دیر اتفاق میافتد زیرا حس امنیت او پایین است و مادر باید در این مورد صبر داشته باشد.
مفهوم حس مالکیت را توضیح دهید
برای به اشتراک گذاشتن چیزی در ابتدا باید مفهوم احساس مالکیت در کودک شکل بگیرد. برای رسیدن به این مفهوم مادر تا 3سالگی فرصت دارد. باید با جملاتی که همدلی در آن است مانند «شیما میدونم که عروسکت رو دوست داری، منم دوستش دارم اما مریم هم میتونه باهاش بازی کنه و بعد دوباره پسش میگیریم.» حس مالکیت را به او بدهید. بچهها برخی اوقات دوست داشتن یک شی را با مالکیت شی اشتباه میگیرند و مثلا فکر میکنند وقتی چیزی را دوست دارند، مال آنهاست یا اینکه اگر کسی اسباببازی آنها را دوست داشته باشد، پس میخواهد آن را مال خود کند. باید در این موارد جملاتی به او گفته شود که بفهمد دوست داشتن با مالکیت متفاوت است. مثلا«میدونم که دوستش داری اما این مال شما نیست.» یا «میدونم که این مال شماست ولی مریم هم میتونه باهاش بازی کنه»
وقتی مهدکودک کمک میکند
بزرگترها چه بخواهند و چه نخواهند نسبت به کودک حمایتگر هستند اما کودکان در مهدکودک با دنیای واقعی یکدیگر آشنا میشوند. در آنجا آنها به چشم میبینند که کودکی اسباببازیاش را به کودک دیگر میدهد و فاجعهای پیش نمیآید. اگر کودک میان همسالان خود قرار بگیرد زودتر به اشتراک گذاشتن و بخشیدن را میآموزد. توصیه دیگر این است که بازیهای مشارکتی را با کودک افزایش دهید.
رفتار درمانی کنید
اگر کودک در یک مهمانی درگیر کشمکش با کودک دیگری بر سر یک اسباببازی شد، میتوانید آن وسیله را بردارید و بگویید «توپ الان نمیخواد با شما بازی کنه!»، «شما با هم دوست نیستین و این عروسک نمیخواد با شما بازی کنه» بعد از چند دقیقه که بچهها ساکت شدند میتوانید دوباره به آنها پیشنهاد بدهید که «شیما! مریم! عروسک رو بیارم تا هردوتون باهاش بازی کنین؟!» به این حالت رفتاردرمانی گفته میشود.
ویدیو مرتبط :
جو فراست - راهنمای خانواده ۱
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جو فراست می گوید با دختر لوس چگونه رفتار کنید!
جو فراست از دختر لوس و روی مخ می گوید...
«جو فراست»: بهتر است بدانید که لوس شدن معنای خاصی دارد و به این معناست که با وجود سختگیری که درمورد رفتار کودک ازسوی والدین انجام میشود، کودک سرسخت و از خودراضی بار بیاید. اما یکی از دلایل لوس شدن کودک روشهای نامناسب تربیتی است که والدین درپیش میگیرند. والدینی که محبت افراطی میکنند و معیارهای تربیتی را درنظر نمیگیرند مانع بزرگی در اجتماعی شدن کودک هستند. ازجمله دلایل مهم دیگر نقض قوانین در محیط خانواده است. وقتی کودک ببیند با اصرار زیاد و گریه کردن میتواند قوانین خانواده را به دلخواه خودش تغییر دهد، یاد میگیرد همیشه از این ترفند استفاده کند. اگر بچه لوس است این نشان میدهد که والدین او تسلیمشونده هستند. شما باید این گونه با او رفتار کنید.
قاطع باشید
اشتباه نکنید، قرار نیست پرخاشگر باشید. شما فقط قرار است قوانینی را برای فرزندتان داشته باشید و البته این قوانین را اجرا کنید. این به فرزند شما نشان میدهد شما در تفکرتان ثبات دارید.
تنبیه فقط در حریم خانه
اگر کودکتان در مهمانی یا در جمعی از قوانین خانواده پیروی نکرد نباید در جمع مورد تنبیه و سرزنش قرار گیرد چون بچهها برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت زیادی قائلند و اگر در حضور دیگران تنبیه شوند، رنجیده خاطر میشوند، در حالی که در حریم خانواده او بهراحتی اشتباهاتش را میپذیرد و درصدد تغییر برمیآید.
در گروه همسالان قرار گیرد
برای کودک فرصتی فراهم کنید تا در جمع همسالانش قرار بگیرد، در این صورت با بازی و برقراری ارتباط بسیاری از رفتارهای اجتماعی را میآموزد. مفاهیمی مانند همکاری را میتوان با قرار دادن کودک در گروه همسالان به او یاد داد.
برایش حد و مرز بگذارد
با انجام دادن کارهای فرزندتان به او کمک نمیکنید، بنابراین با برقراری حد و مرزهایی محدوده مسئولیت او را تعیین کنید تا بداند مسئول چه کارهایی است. هرچند باید حواستان باشد که در ابتدا این مسئولیتپذیری را سخت نکنید تا او تشویق شود.
تسلیم نشوید!
یادگیری را میتوان تغییر ناشی از تمرین یا تجربه قبلی تعریف کرد و تربیت به یک مفهوم به معنای فیلتر کردن بعضی از این یادگیریهای تعمدی یا ناآگاهانه است. گاهی ما والدین، رفتاری را به کودکمان میآموزیم و گاه او از طریق دیدن رفتار ما با دیگران، یادگیری مشاهدهای را تجربه میکند یا برحسب جنگیدنش برای رسیدن به خواستهای که مدنظر دارد و دیدن ناتوانی ما در مقابله با خود و شکست ما، او ابزارهایی مثل جیغ زدن، فریاد زدن، رفتارهای قهری یا ایجاد احساس گناه در ما، به نوعی رفتاری را در درون ما شکل میدهد که در واقع انتظار اوست.
چرا این رفتار بروز میکند؟
باتوجه به آنچه عنوان شد، خودخواهی، خودمحوری، باور به رهبری مطلق خود بر دیگران و جنگیدن بینهایت برای رسیدن به مقصود مشکل قابل مشاهده در این گونه بچه هاست.
هرچند والدین نیز در این بین بیتقصیر نیستند و با از دست دادن جایگاه اقتدار و رهبری بر فرزند، باور به عدم توانایی خود در کنترل خواستههای غیرمتعارف فرزند و نداشتن مرزهای قابل تشخیص در باب تربیت و مدیریت درست کودک راه را برای بروز چنین رفتارهایی باز گذاشتهاند.
میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکرهای توهینآمیزش قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت را حذف کنید.
چه باید کرد؟
بهمنظور حل چنین مشکلی در ابتدا باید هماهنگی کامل بین والدین وازجمله تمام افراد دخیل در تربیت و صاحب قدرت (مثل پدر بزرگ یا مادربزرگ) وجود داشته باشد.
همچنین باور به پذیرش مرزهای متعارف و هنجارهای جاری تربیتی و تایید شده و البته قبول اینکه تغییر در منش و رفتار و الگوهای فکری کودک مشمول زمان و به تبع آن پذیرش چند روز پرفشار هم برای کودک و هم برای والدین و دیگر منابع قدرت است. باید بدانید که تغییر پلکانی و مرحلهای خواهد بود.
این کارها را دنبال کنید
در مرحله اول بدون آنکه به امکانات و اجازههایی که کودک دارد، نظری داشته باشیم (از قبیل امکانات، مجوزهای قبلی داده شده و...) باید در مقابل خواسته جدید او با منطق «نه» بیاورید و اصرار داشته باشید که خواسته او تحققپذیر نیست. در این شرایط با رفتارهای قهری، پرخاشگری، تندخویی و حتی یک جنگ کوتاهمدت روبهرو خواهید بود. پیامی که مقاومت والدین به کودک میدهد این است که از این به بعد قدرت دست تو نیست بلکه دست ماست.
در مرحله دوم، کودک پس از پافشاریهای زیاد تسلیم میشود ولی مشروط. در این شرایط هیچ شرطی را نپذیرید جز آنچه گفته و خواستهاند که در این شرایط شاید باز با مقاومت کودک روبهرو شوید ولی مطمئن باشید او باز تسلیم شما خواهد شد.
در مرحله سوم کودک شما در این مورد خاص با شما به صلح میرسد اما در جایی دیگر و به بهانهای دیگر جنگ بین شما و او دوباره آغاز خواهد شد. مقاومت شما این بار هم مثل گذشته خواهد بود اما رفتارهای تهدیدی، تحقیری و تندی کودک بیشتر خواهد شد. در این شرایط شما میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکردهای توهینآمیزش (این دلایل باید برای کودک توضیح داده شود) قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت، حذف کنید و بازگشت این امکانات به سمت او از طرف شما مشروط میشود و شرط شما پذیرش بدون قید و شرط نظر شماست.
این جنگ میتواند 2هفته یا حداکثر یک ماه به طول بینجامد. هیچگاه در مقابل تهدیدهای کودک ضعیف عمل نکنید و فکر نکنید با نوع رفتاری که با او دارید باعث آسیب به بدن یا روان او میشوید. مرزها را والدین برای کودکشان تعیین میکنند. فراموش نکنید اگر مرزبندی از طرف کودک اعمال شود، مشکل از شماست نه او که درواقع تابعی از غرایز و خواستههای غریزی و احساسی است.
منبع:مجله سیب سبز