کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

تربیت کودک مشکل گشا و مستقل



تربیت کودک,تربیت کودک مستقل

 شاید پدر یا مادر بودن بزرگ ترین مسوولیت شما در زندگی باشد و تصور کنید برای اینکه مبادا فرزند شما دچار مشکلی شود باید همه درها را بست و پرده ها را کشید. اما این طرز فکر کاملا اشتباه است. این حمایت بیش از حد و مریض‌گونه چیزی نیست که خودتان هم از آینده آن خوشحال شوید. با دور نگه داشتن کودکان از واقعیت های زندگی در واقع آنها را از از درس هایی که باید در زندگی یاد بگیرند دور می کنید.
برای پرورش فرزندان سالم و قوی می توانید از 7 راهکار زیر استفاده کنید. این روش ها به کودکان کمک می کند تا در بزرگسالی بتوانند بهترین تصمیمات را هنگام مواجهه با مشکلات اجتماعی اتخاذ کنند.
به کودک خود قدرت رویارویی با مشکلات را بدهید
 1.    به کودک خود اجازه دهید خودش باشد
این کاملا طبیعی است، چیزهایی در دیگران را دوست داریم که در خودمان هم دوست داریم. متاسفانه در بحث کودکان، برعکس این مساله نیز مصداق دارد: ممکن است با دیدن رفتار یا شخصیتی از دیگران که در خود دوست نداریم، واکنش منفی نشان دهیم. در نتیجه، اغلب اوقات به طور اشتباه تلاش می کنیم تا فرزندان خود را به گونه ای پرورش دهیم که نمونه کوچکی از ما باشند تا بتوانیم بیشتر دوستشان داشته باشیم.
وظیفه ما دوست داشتن فرزندانمان بدون هیچ قید و شرط و پذیرفتن رفتارهای متفاوت آنها به عنوان یک انسان کامل و مجزا است. چیزی که شما به عنوان ایراد به آن نگاه می کنید، شاید توانایی خاصی در کودک شما باشد. با از بین بردن ایراد موردنظر، ممکن است تکه تکمیل کننده شخصیت کودک خود را دور ریخته باشید. به طور مثال، اگر کودک شما به دلیل حساس بودن بسیار محتاط است، مکانیسم دفاعی او را با توسل به زور  از بین نبرید. به کودک خود به عنوان یک انسان کامل نگاه کنید و اجازه دهید خودش باشد.
2.    باور این مطلب که کودک برای مرحله بعد آماده است
به خیال خود اغلب اوقات از کودک خود در برابر سختی های زندگی محافظت می کنیم اما آینده نگری ما به تجربه های شخصی ما محدود است. ما نمی توانیم شکست های کودکان خود را پیش بینی کنیم. همچنین، دوست داریم تصور کنیم به طور کامل روی زندگی آنها کنترل داریم. این گفته را هنگام راهنمایی فرزند خود همیشه در ذهن داشته باشید:
«هنگامی که دیگران رویاهای شما را از بین می برند، سرنوشت شما را پیش گویی می کنند یا شما را مورد انتقاد قرار می دهند، به خاطر داشته باشید آنها در واقع داستان خود را برای شما تکرار می کنند؛ نه داستان خودتان را.»
ما گاهی تلاش می کنیم تا فرزندان خود را عقب نگه داریم زیرا فکر می کنیم آنها به اندازه کافی بالغ و فهمیده نیستند که بتوانند با مسایل زندگی روبه رو شوند. اما این را به خاطر داشته باشید: فرزندان شما درس های لازم برای زندگی را هنگامی که به آن درس ها نیاز داشته باشند، خواهند آموخت. شرایط این را برای آنها می خواهد. آنها به شما نیازی ندارند تا شجاعتشان را بگیرید یا نشان دهید به توانایی های آنها اعتماد ندارید. اگر واقعا توانایی های کمی داشته باشند، مطمئنا خودشان این مساله را خواهند فهمید. هنگامی که نشان می دهید به توانایی های آنها شک دارید، تنها چیزی که یاد می گیرند عدم اعتماد به نفس است. این مشکل نیز یادگیری درس های زندگی را در مراحل بعد برای آنها دشوار می کند.
کودکان با سعی و خطا می توانند قابلیت هایی را در خود کشف کنند که شما هرگز به آنها فکر هم نمی کنید.
3.    در شرایط سخت به دنبال راه حل های بدون نگرانی باشید
همه انسان ها در طول زندگی خود با مشکلاتی روبه رو می شوند و این مساله کاملا نرمال است. اگر تلاش کنید برخلاف این را نشان دهید در واقع کار غیرمنطقی انجام می دهید. تسلیم سرنوشت و ناراحتی شدن نیز بسیار مضر و خطرناک است. ممکن است تصور کنید نگرانی در مورد اتفاق هایی که ممکن است در آینده رخ دهد، شاید ما را در برابر آنها آماده کند. اما هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند.
زیبایی این واقعیت در این است که می توانیم فکر و فعالیت های خود را در شرایط سخت کنترل کنیم. به فرزندان خود آرامش و بزرگواری بیاموزید؛ صبوری در برابر مسایلی که نمی توان تغییر داد، شجاعت تغییر مسایلی که از عهده انسان بر می آید و منطقی که بتوانند تفاوت خوب و بد و درست و غلط را تشخیص دهند.
به فرزند خود کمک کنید تا درس هایی که در نتیجه تجربیات منفی به دست می آورد را دور بریزد.
4.    ارزش قائل شدن برای احساسات فرزند خود
همه می دانیم که والدین تحمل ندارند تا فرزندانشان تجربه های منفی و سختی در زندگی خود داشته باشند. اغلب اوقات به آنها می گوییم: «این مساله این قدرها هم بد نبود». یا بدتر از آن، کودکی که خودش ناراحت است را تنبیه می کنند. احساس های بد فرزندان را درک کنید. آنها را در آغوش بگیرید و از آنها بخواهید تا این مساله را فراموش کنند.
در اینجا مشکل دخالت و نفوذ به احساسات کودکان پیش می آید: احساسات برای نوع بشر بسیار مفید هستند. شما با احساسات خود می توانید خوب یا بد بودن شرایط و موقعیت ها را درک کنید و تمهیداتی برای بهبود اوضاع بیندیشید.
اگر به کودکان خود اجازه ندهید تا اتفاق های اطراف را حس کند، هرگز نمی آموزد چگونه با احساسات خود کنار بیاید و چگونه آنها را هدایت کند. در بیشتر مواقع، کودکانی که اجازه بروز احساسات را ندارند در آینده دچار اعتیادهای روانی همچون مواد مخدر، الکل یا پرخوری می شوند. زیرا وقتی شما حضور ندارید تا آنها را تنبیه یا تشویق کنید، نمی توانند از احساسات خود استفاده کنند.
هنگامی که واقعا غمگین یا عصبانی هستیم، آن را با دیگران مطرح می کنیم و آنها درک می کنند. این کار درست و موثر است و به احساسات ما اعتبار می بخشد و باعث آرامش و تخلیه روانی ما می شود. این مساله در مورد کودکان نیز مصداق دارد. اگر هنگام عصبانیت و ناراحتی به آنها اجازه دهیم در مورد مشکل خود صحبت کنند، در نتیجه آن بسیار آرام خواهند شد زیرا می دانند کسی هست که به احساساتشان بها دهد. حتی اگر استرس های آنها کاملا بی منطق باشند نیز برای احساسات فرزند خود ارزش قائل باشید.
5.    به فرزند خود اجازه دهید مسوولیت کارهایش را به عهده بگیرد
با اینکه در آخر این شما هستید که به داد او می رسید، اما اجازه دهید فرزند شما مسوولیت کارهایش را به عهده بگیرد. این شجاعت را به او بدهید تا پاسخگوی انتخاب ها و اشتباه های خود باشد و برای بهبود یا درست کردن آنها گام بردارد.
هنگامی که کودک خودداری را احساس کند، یاد می گیرد تا بر پیشامدهای رفتاری خود کنترل داشته باشد. اگر خیلی کم به فرزند خود اجازه داده اید تا مسوولیت پذیر باشد، کاملا معلوم است که از دیدگاه دیگران در درجه دوم اهمیت قرار داشته باشد. درست برعکس، اگر به او اجازه دهید از اشتباهات خود درس بگیرد در واقع به او فرصت داده اید تا با احساس امنیت بر اساس قدرت و علایق خود فعالیت کند.  البته مسلما جالب نیست به کودک خود اجازه دهید بالای میز برود و شلوغ کند و در اینجا باید به او درس هایی بیاموزید. در این حالت او می تواند احساس استقلال را در خود تقویت کند.
6.    به فرزندان خود بیاموزید برای خوشحالی چشم به همسالان خود نداشته باشند
وقتی کودک شما به سن مدرسه می رسد در مجموعه کوچکی از اجتماع قرار می گیرد. برای بسیاری از کودکان بدشانس، گروهی که با دنیای درونی آنها جور باشد و بتوانند به آنها ملحق شود، وجود ندارد. کودکان باید احساسات قوی در مورد ارزشمندی خود داشته باشند که در مواجهه با نامهربانی ها و بی احساسی دیگران به سرعت ضربه نخورند.
فعالیت یا استعدادی که کودک به واسطه آن بتواند خودش را سرگرم کند و از مسایل موجود در مدرسه دور باشد بسیار کمک کننده است. این فعالیت ها می توانند ورزش های انفرادی مثل یوگا، شنا یا دو یا کارهای هنری همچون نقاشی یا موسیقی باشد. به کودک خود اجازه دهید تا به فعالیت هایی روی بیاورد که به او اجازه می دهد استعدادهای درونی خود را شکوفا کند و در دنیای درونی خود غرق شود. این کارها می تواند تا بزرگسالی با او همراه باشد.
7.    تغییر تعریف «نظم» از تنبیه تا تعلیم
وقتی ما در روش های تربیتی خود به تنبیه متوسل می شویم – از فریاد کشیدن گرفته تا کتک زدن – کودکان ما درس های ناخوشایندی یاد می گیرند. آنها یاد می گیرند مردمی که ما دوستشان داریم قابل اعتماد نیستند و هر لحظه ممکن است از کنترل خارج شوند. آنها یاد می گیرند که می توانند مورد نفرت یا ترک شدن افرادی قرار بگیرند که دوستشان دارند. و یاد می گیرند نمی خواهند در مساله ای گرفتاری شوند.
تنبیه به طور کلی بد هم نیست. مثلا اگر کودک شما کار نادرستی انجام داد، برای تنبیه او بهتر است ابتدا احساسات مرتبط با آن اشتباه را مورد خطاب قرار دهید تا به این ترتیب کودک به گوش کردن به درس هایی که به او می دهید، آماده شود. سپس، برای تصحیح رفتار او رفتارهای درست را به او آموزش دهید. به طور مثال: «من می دانم تو عصبانی هستی. خواهر کوچک تو نباید اساب بازی تو را خراب می کرد. من بعدا به حساب او می رسم. اما تو هم نباید برای انتقام اسباب بازی او را خراب می کردی. به جای این کار به یک بالشت مشت می زدی تا عصبانیتت خالی شود.»
هنگامی که فرزند شما رفتار ناشایستی از خود نشان داد، سعی کنید رفتارهای جایگزین درست و کنترل داشتن روی رفتار را به او بیاموزید. سعی کنید متوجه شوید چرا فرزندتان آن کار را انجام داده و راه مناسب را به او نشان دهید.

منبع:bartarinha.ir

 


ویدیو مرتبط :
مشکل گشا _ قسمت دهم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نه خاتمی حزبی بود و نه احمدی نژاد/ رئیس جمهورهای مستقل مشکل آفرین شدند



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

 یک برنامه زنده تلویزیونی به فرصتی برای انتقاد از تحزب در کشور بدل شد.
به گزارش خبرآنلاین، برنامه این هفته دیروز امروز فردا، با حضور اسد الله بادامچیان عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی، کاظم جلالی رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و روح الامینی عضو شورای عالی جبهه ایستادگی به بررسی نقش احزاب و گروههای سیاسی در برگزاری گسترده و قانونمند انتخابات پرداخت. این گفت و گو فرصتی شد تا بادامچیان و جلالی به انتقادات شفافی از تحزب در کشورمان بپردازند و نقائص احزاب را مرور کنند. در این گفت و گو عضو شورای مرکزی حزب موتلفه نظراتش را درباره قاعده قدرت و نگاه این حزب به این مفهوم بنیادین علم سیاست را نیز شریح کرد.
فقط 10 تشکل سیاسی فعال هستند
 بادامچیان در ابتدای برنامه اظهار داشت.: «مردم خودشان در صحنه با بصیرت و آگاهی حضور دارند. انقلاب متعلق به خود مردم است و به همین دلیل هم مردم در خیلی از مسائل جلوتر از جریان های سیاسی انجام وظیفه می کنند. البته این روشن است که الان فضای فعال انتخاباتی وجود دارد. تعدد نامزدها، خضور جریان های گوناگون، علاقمندی مردم، رسانه ها و فعالیت های جدی که دارند، حساسیت های مردم نسبت به برخی فعل و انفعالات تبلیغاتی در انتخابات با استفاده از امکانات غیر قانونی، حضور مراجع در بطن انتخابات و همینطور حضور دانشجویان در عرصه انتخابات و همچنین برنا مه های صدا و سیما باعث فعال تر شدن این فضا می شود.»
وی ادامه داد:«طیف به معنای یک گروه گسترده است که سلایق گوناگون را در خود جای داده است. ما الان در کشور بیش از ده طیف و چند جریان سیاسی داریم. در انتخابات فعلی بیشتر چند جریان شاخص سیاسی مثل اصولگرایان، اصلاح طلبان، حامیان دولت، جریان های مستقل و... فعالیت دارند. از نظر تشکل هم در ایران ما در کمیسیون ماده 10 احزاب، بالای 240 تشکل سیاسی داریم که از این بین فقط 10 تشکل فعال هستند و باقی در جریان انتخابات ها فعالیت خود را آغاز می کنند.»
انتقاد از رسانه ملی
کاظم جلالی هم در بخش ابتدایی صحبت های خود گفت:« در مورد بحث احزاب نگاهی به قانون اساسی داریم. در قانون اساسی تشکیل احزاب به رسمیت شناخته شده است. ما در ایران احزاب قدرتمند و جا افتاده ای نداریم و یا اگر داریم تعدادشان بسیار کم است. ما باید قانون را ترمیم کنیم تا احزاب دارای کارکرد باشند. احزاب فصلی که در ایام انتخابات تشکیل می شوند، فرهنگ سیاسی مردم را به سمت بی اعتمادی به احزاب می برند. اینکه صرفاً احزاب سیاسی نام خود را نزدیک به انتخابات مطرح کنند یکی از دلایل ناپایداری احزاب در کشور ماست. احزاب فصلی در اغلب اوقات بر خلاف احزاب حرکت می کنند. یکی از اصلی ترین مولفه های توسعه سیاسی، مشارکت و رقابت است که احزاب در این مشارکت و رقابت سهم زیادی دارند و این یعنی ما باید روی احزاب خیلی کار کنیم.»
وی ادامه داد:«ما در رسانه ملی چقدر به احزاب می پردازیم؟ چقدر حزبی بودن را ترویج می کنیم؟ نگاه ما هم به احزاب نگاه ابرازی است. نزدیک به انتخابات بحث مشارکت مردم در انتخابات به اصل موضوع تبدیل می شود و در پی آن هر حزبی که می تواند مشارکت را بیشتر کند وارد عمل می شود. فکر می کنم مجلس باید در رابطه با احزاب قانون جدید و به روزی تدوین کند. از طرفی احزاب قوی و دارای برنامه باید در طول زمان قوی شوند تا بتوانند مشارکت بیشتری ایجاد کنند.»
جلالی افزود:«مردم در کف قاعده هرم کشور وجود دارند و در صدر آن رهبری و قوه سه گانه هستند وبین این هرم جامعه مدنی قرار دارد. ما برای احزاب سیاسی چقدر برنامه داشته ایم و چقدر احزاب را تقویت کرده ایم؟ صرف این که کمیسیون ماده 10 احزاب تشکیل شود، آیا کافی است؟ به نظر من داشتن 240 حزب یک حسن محسوب شود. مردم از احزاب برنامه شفاف می خواهند که پیگیر برنامه ها باشند و مثل دولت در سایه فعالیت داشته باشند.»
نمی شود کسی را از تشکیل حزب منع کرد
بادامچیان در ادامه گفت:« ما در جریانات گوناگون می بینیم که تشکلات سیاسی به سهم خود در مسائل سیاسی حضور پیدا می کنند و در انتخابات رای هم می آورند. من با همه احزاب کشور را می شناسم و عمرم را در تحزب گذرانده ام. یکی از دوستان می گفت شما خیلی انقلابی هستید اما برای امضای مجوز احزاب لیبرال می شوی و به همه مجوز ایجاد حزب می دهی! من هم در جواب گفتم اگر ما به این افراد مجوز قانونی ندهیم این افراد دور اشخاص جمع می شوند و به باند تبدیل می شوند و این برای کشور خطرناک تر است.
وی اظهار داشت:«تحزب هم در اسلام هست و هم برای کشور لازم است. نمی شود کسی را از تشکیل حزب منع کرد. شرایط حزب باید مشخص باشد. ما احزاب دائمی، مقطعی، موسمی و فصلی و عنوانی داریم. اگر بخواهیم جلوی این ها را بگیریم یک عده را از حق طبیعی خود محروم کرده ایم که ما حق چنین کاری را نداریم. از طرف دیگر احزاب وقتی شکل پیدا می کنند فعالیتشان را آغاز می کنند و خودشان را به مردم عرضه می کنند. اینجا حق انتخاب با مردم است و مردم هر کدام را انتخاب کردند قدرت به آن حزب می رسد. احزاب حتی می توانند به جایی برسند که قوه مجریه یا قوه مقننه را به دست بگیرند. اتفاقا ملت ما امروز به اینجا رسیده است که ما نیاز به حزبی داریم که از بین خود فرد مناسبی را برای ریاست جمهوری انتخاب کند و این فرد از پشتوانه این حزب قدرتمند بهره مند شود. وقتی این پشتوانه وجود دارد، کار این فرد به عنوان رئیس جمهور آسان تر خواهد شد و رئیس جمهور با کمک حزب کادر قوی را برای دولت لنتخاب می کند. مضاف بر این حزب روی کار رئیس جمهور نظارت می کند و در این صورت رئیس جمهور علاوه بر مردم، مجلس و رهبری به حزب هم باید جوابگو باشد.»
بادامچیان افزود:« ما دو نوع حزب داریم. یک نوع حزب ارزشی و دیگری حزب غیر ارزشی. در حزب های ارزشی هم دو نوع حزب وجود دارد، یکی حزب الهی که همان حزب الله است و در قرآن هم به آن اشاره شده است و با ارزش های الهی سازگار است.حزب ارزشی انسانی و غیر الهی هم داریم. مثل آقای چاوز و آقای گاندی! این ها مورد احترام ما هستند چون به قواعد انسانی تاکید دارند. وقتی ما یک حزب ارزشی داشتیم و اهل خلاف و دزدی نبود و همیشه جواب مردم را داند، این حزب می آید و می گوید من برای این انتخابات فلانی را معرفی می کنم.»
ائتلاف ها برای این است که در مورد رای مردم به یک نوع جمع بندی برسیم
بادامچیان ادامه داد:«اینکه چرا در این دوره پنج، شش نفر انتخاب شده است هم دلیل دارد. این موضوع به نظر من متعلق به این مرحله است. وقتی بنی صدر کاندید شد، چند نفر همراه او بودند و در نهایت با بازی های سیاسی بنی صدر رئیس جمهور شد. حزب جمهوری اسلامی با بنی صدر مقابله کرد. بعد از فرار بنی صدر، شهید رجایی رئیس جمهور شدند. در آن فضا کسی به جز رجایی رای نمی داد. ایشان هم که شهید شدند، فضا به گونه ای شد که همه به مقام معظم رهبری رای دادند. آقای هاشمی هم در دور اول اتفاق رای روی ایشان بود اما در دور بعدی این موضوع وجود نداشت. در دور بعدی هم آقای خاتمی رای آوردند. دور بعد هم آقای احمدی نژاد، در این دوره ما در مجموعه ای که رسیدیم گفتیم رئیس جمهوری که می خواهد بیاید و پیشرفت و عدالت را برقرار کند، با توجه به مسائل ایران و منطقه باید با یک تیم بیاید و به صورت انفرادی نمی تواند مسائل را پیش ببرد. ما شخصیت های زیادی داریم که می توانند در قامت رئیس جمهور ظاهر شوند. کسانی که مخلص هستند در کنار هم به عنوان یک تیم قرار بگیرند و به مردم بگویند ما می خواهیم مشکلات را حل کنیم و به سمت قله های پیشرفت حرکت کنیم. این ائتلاف ها برای این است که در مورد رای مردم به یک نوع جمع بندی برسیم. این یک نوع روش انتخاباتی محسوب می شود.»
اصولگرایی اگر حزب است پس چرا اینقدر اختلاف در آن وجود دارد؟
جلالی در ادامه برنامه با بیان اینکه من خودم طرفدار احزاب هستم، افزود:« نگاه حاکمیت، نخبگان سیاسی و مردم ارکان یک حزب محسوب می شود. ما در حاکمیت نگاه مشترکی در مورد حزب نداریم. نباید به تحزب نگاه ابزاری داشت. ما مشکل نخبگی هم زیاد داریم. احزاب سیاسی در ایران از ابتدا بیمار متولد شدند. چون احزاب دستوری بودند و لذا در خاطره سیاسی مردم ایران خاطره خوشی از احزاب وجود ندارد. در بین نخبگان ما هنوز کار دسته جمعی، تعامل، اغماض از برخی اشکالات و... شکل نگرفته است. لذا به همین دلیل هم وقتی تعداد احزاب که زیاد می شود، حزب دچار انشعاب می شود. من معتقدم انتخابات ابتدای انقلاب را نمی توان به کارکردهای حزبی مرتبط دانست و بیشتر مدیریت امام بود که باعث موفقیت انتخابات ها بود.»
وی ادامه داد:«اصولگرایی اگر حزب است پس چرا اینقدر اختلاف در آن وجود دارد؟ نمی توان گفت اصولگرایی و اصلاح طلبی و مستقل ها یک حزب هستند. شاید منافع و اشتراکات اعتقادی زیادی باهم داشته باشند اما حزب نیستند. بحثی که در قرآن در مورد حزب آمده است با چیزی که از حزب ما داریم، متفاوت است. حزب اگر به دنبال قدرت نباشد که اصلاً حزب نیست. اصلاً مگر قدرت بد است؟ اگر قدرت بد است چرا ائمه ما به دنبال قدرت سیاسی بودند؟ ما چرا دنبال ولایت فقیه و قدرت سیاسی هستیم؟ قدرت اگر متصل به سعادت بشریت باشد، مقدس و خوب است. به همین دلیل هم هست که حزب سیاسی یا در قدرت است و یا نقد قدرت می کند.»
الان بیشتر بلبشوی سیاسی داریم تا حزب سیاسی!
جلالی افزود:«چرا انتخابات های ما پیش بینی پذیر نیست؟ الان دنیا بر اساس پیش بینی اداره می شود. احزاب سیاسی رفتار سیاسی را پیش بینی پذیر می کنند. ما باید تعین کنیم که حزب سیاسی می خواهیم یا نه؟ و بعد به دنبال آسیب شناسی احزاب برویم. روی احزاب سیاسی البته نقد زیاد است. الان ما بیشتر بلبشوی سیاسی داریم تا حزب سیاسی! ادبیاتی که الان بین سیاسیون ما هست ادبیات رفاقت است؟ اگر حزب سیاسی قدرتمند و بابرنامه داشته باشیم مشارکت مردم به مراتب بیشتر خواهد بود. اکثر ما مسولین کلی گویی می کنیم. در انتخابات بعدی کاندیداها باید دارای برنامه باشند. خیلی وقت ها ما با احساسات بازی می کنیم و یا کلی گویی می کنیم. این کلی گویی ها هیچ وقت عملیاتی نمی شود. در اغلب کشورهای دنیا کاندیداها نمی گویند ما از اول تا آخر را درست می کنیم بلکه دو سه برنامه اصلی خود را با جزئیات بیان می کنند. »
نماینده مردم شاهرود در مجلس ادامه داد:« همین الان گروه های سیاسی که دولت فعلی را مطرح کردند خودشان جزو منتقدین اصلی دولت هستند و تازه می خواهند دولت بعدی را هم بچینند. این در حالی است که این گروه های سیاسی باید جوابگوی رفتار دولت فعلی باشند. متاسفانه در جمهوری اسلامی افراد کارنامه ندارند و بدون پاسخگویی به اصطلاح ملق می زنند. فکر می کنم این مشکلات با داشتن حزب برطرف خواهد شد.»
اگر وظیفه داشتیم که برویم حکومت را بگیریم، به عنوان تکلیف این کار را می کنیم نه به عنوان قدرت طلبی
بادامچیان در ادامه این برنامه تلویزیونی با بیان این که در قانون اساسی وجود احزاب تایید شده است، گفت:«در اسلام هم حزب وجود دارد. آقای جلیلی فرمودند که حزب در قرآن جدای از احزاب است. من هم قبول دارم که حزبی که در اسلام است با معنای حزب در غرب کاملاً متفاوت است. حزب اگر برای به دست آوردن قدرت باشد، به سمت شرک می رود و حزب اسلامی نیست. در سال 41 که امام دستور تشکیل موتلفه اسلامی را دادند، امام گفتند شما که برای خدا کار می کنید چرا با هم نمی شوید؟ بعد که توضیح دادیم ایشان گفتند من در مورد شما تحقیق کردم و معتقدم شما باید در کنار هم کار کنید و موتلف شوید. این حزب اصلاً برای قدرت پدید نیامد و اعضا برای انجام تکلیف الهی و برآورده کردن نظر ولی فقیه زمان پا به میدان گذاشتتند. حزبی که 16 سال در آن کار کردیم و سختی دیدیم برای این نبود که فردا ما به قدرت برسیم. »
وی ادامه داد:«حزبی مورد اعتماد می تواند باشد که در تشکیل آن نیت الهی و خدمت برای خدا باشد. امام فرمود حزب از ابتدا دو تا بوده، حزبی که دعوت به خدا می کند و حزبی که دعوت به خودش می کند. ما اگر وظیفه داشتیم که برویم حکومت را بگیریم، به عنوان تکلیف این کار را می کنیم نه به عنوان قدرت طلبی.»
جلالی هم گفت :« اموری که ایشان فرمودند واضح است. این بدیهی است که در نگاه الهی و اسلامی کسب قدرت برای رضای خدا باید انجام شود. حزب موتلفه برای نقد قدرت و به دنبال قدرت بوده است و می خواسته حکوت جعلی را ساقط کند و حکومت الهی را به قدرت برساند و در نهایت فردی مورد نظر خودش را به حکومت برساند.»
بادامچیان جواب داد:«اگر ما به دنبال تکلیف به دنبال ساقط کردن نظام شاه بودیم می خواستیم حاکمیت خدا نظام را در دست بگیرد و به دنبال به قدرت رسیدن حزب خودمان نبودیم.»
بادامچیان در ادامه برنامه در پاسخ به این سوال که رای مردم به سمت نامزدهای مستقل رفته است، گفت:« من این را قبول ندارم. بعد از انقلاب کسانی که رای آوردند، اگر مستقل بودند مشکل آفرین شدند. کسانی مثل شهید رجایی که عضو حزب بودند، خیلی خوب عمل کرد. مقام معظم رهبری هم دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بودند. آقای هاشمی هم عضو هیات موسسین حزب جمهوری اسلامی بودند. اما از وقتی که رسیدیم به افراد مستقل به مشکل خوردیم چون پشتوانه حزب را نداشتند. فضای امروز سیاسی با فضاهای قبل متفاوت شده است و در این دو ماه هم متفاوت تر خواهد شد.»
نه خاتمی حزبی بود و نه احمدی نژاد
کاظم جلالی هم در پاسخ به همین سوال گفت:« اگر روسای جمهور از کانال حزبی و تشکلی و برنامه ای وتیمی عبور کند قطعاً موفق تر خواهد بود. اما ما حزب نداریم. در این چند رئیس جمهور فقط دو رئیس جمهور عضو حزب بودند. اگر تعریف آقا احمدی نژاد از حزب هم همینی باشد که الان داریم، پس ایشان هم از داخل حزب آمدند اما واقعاً اینطور نبود. یا مثلاً اگر با تعریف آقای بادامچیان ببینیم باید بگوییم آقای خاتمی هم از درون حزب آمدند، در حالی که اینطور نبود.
وی افزود:«من مبانی حرف های آقای بادامچیان را تایید می کنم اما معتقدم ما در ایران حزب نداریم. آقای بادامچیان به جز حزب موتلفه حزبی را نام ببرند که به دنبال قدرت نباشند. ما دارای احزاب قدرتمند و قوی نیستیم و در مقابل دارای احزاب فصلی هستیم. حزب کادر سازی می کند و به کشور مدیر تحویل می دهد. حزب تصمیمات یک سیستم سیاسی را بازخورد می کند و تحویل سیستم می دهد. حزب تقاضاها را دسته بندی می کند و دارای برنامه است. متاسفانه اکثراً در انتخابات ها ما شخص محور هستیم و به برنامه نگاه نمی کنیم.»
روح الامینی عضو شورای عالی جبهه ایستادگی در ادامه برنامه روی خط برنامه آمد و اظهار داشت:« من احساس تکلیف کردم که کاندید نشوم (خنده). معصوم (ع) می فرماید خدا رحمت کند کسی که بداند کجا بوده، کجا هست و به کجا می رود؟! شهید بهشتی از پیش گامان کارهای حزبی و کارهای تشکیلاتی بودند. متاسفانه در فضای احزاب یک نوع آشفتگی داریم. نظام مردم سالاری ما جدید است. شاید ما یک مقدار کم کاری کرده ایم وفرهنگ مشارکت و کار جمعی یک مقدار ضعیف است. رسانه ملی هم به صورت فصلی با این مقوله برخورد می کند.
مگر می شود با توجه به پیش زمینه قومیت کار حزبی انجام داد؟
روح الامینی اضافه کرد:«کارکرد احزاب و جریانات بحث برنامه ریزی، نظارت و روشنگری در کنار تربیت کادر مدیریتی است. مهم ترین نکته در بحث انتخابات پیش روی برنامه، تیم و مباحث مدیریتی است. ما احزاب شناسنامه دار، سراسری و پاسخگو خیلی داریم و فعالیت های اغلب احزاب رنگ و بوی سلایق شخصی و باندی دارد. حتی اخیراً کارهای حزبی استانی شده است. مگر می شود با توجه به پیش زمینه قومیت کار حزبی انجام داد؟»
وی ادامه داد:« متاسفانه ما الان شاهد حملات ناجوانمردانه افراد داوطلب و احزاب حاشیه آن ها به یکدیگر هستیم که این موضوع خیلی بی انصافی است. به نظر می رسد باید به سمت مباحث برنامه ای برویم. گروه ها باید از قدرت طلبی، استبداد رای و عدم پاسخگویی جلوگیری کنند.»
روح الامینی افزود:« به نظر من اصل موضوع انتخابات پرداختن خیلی مهم است. خیلی ها می خواهند بحث های اصلی را در دو قطبی شدن انتخابات گم کنند. رهبری در مشهد نکات زیادی فرمودند. اولین موضوع این بود کسی بیاید که توانمندی کشیدن این بار سنگین مسولیت را داشته باشند. الان صورت مساله اکثر کاندیداها شبیه به هم است. باید به صورت اثباتی و نفی گونه تبلیغات انجام دهند تا ملت به جمع بندی درستی برسد.»
دوره پرونده نشان دادن و... گذشته است
احزاب و گروه ها فکر عاقبت و آبروی ملی خود باشند. مسائلی که در سال گذشته و دهه های گذشته تجربه شده است را نگاه کنیم و از آن یک قدم جلوتر برویم.دوره پرونده نشان دادن و... گذشته است.»
بادامچیان:« اگر ما یک حزب قوی داشته باشیم، قطعاً جواب روشن است که باید به کسی رای بدهیم که دارای پشتوانه حزبی است تا کسی که به صورت مستقل وارد انتخابات می شود. به نظر من فرد نمی تواند به صورت مستقل برنامه های خود را مطرح کند. حرف حزب ما این است که کسی محور انتخابات شود که دارای گفتمان باشد. از طرفی کاندیدا باید برنامه درست و مدون داشته باشد. مثلاً بگوید چگونه می خواهد مشکل گرانی و تورم را درست کند. مساله یارانه ها مساله مهی است اما دولت با حسن نیتی هم که داشت نتوانست این قانون را درست انجام دهد. کاندیداها باید بیایند بگوند برای درست اجرا کردن این قانون چه برنامه ای دارد؟!»
رئیس جمهوری می خواهیم که با همه جریان های سیاسی کار کند و در کنار آن اخلاق را هم رعایت کند
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اظهار داشت:«اگر می خواهیم حماسه سیاسی و اقتصادی بسازیم، حتماً باید بر محور اخلاق حرکت کنیم. رئیس جمهوری می خواهیم که با همه جریان های سیاسی کار کند و در کنار آن اخلاق را هم رعایت کند.»
جلالی هم گفت:« الان کمتر از دو ماه تا انتخابات داریم و این مباحث باید زودتر مطرح می شد. ما حزب نداریم و برخی از گروه های سیاسی هم که داریم دچار بحران منزلت اجتماعی است. رئیس جمهور کسی است که در چهارچوب قانون اساسی برنامه های توسیعه و چشم انداز باید کار کند. این بار باید در رسانه ملی آدم های قوی بیایند و با کاندیداها صحبت کنند و با پرهیز از کلی گویی برنامه های کاندیداها برای مردم بیان شود. مشکلات کشور مشخص است و آقایان کاندید باید در مورد این حوزه ها برنامه داشته باشند. در شرایط فعلی که ما حزب نداریم فردی باید رئیس جمهور شود که خرد جمعی و نظر کارشناسی را قبول داشته باشد و خودش را کارشناس همه حوزه ها نداند.
وی افزود: «به نظر من جای یک منشور انتخاباتی وفاق ملی و تعیین خطوط قرمز جایش خالی است. ما بعضی وقت ها به حوزه های خصوصی افراد سرک می کشیم در حالی که از نظر فرهنگ دینی این موضوع جایز نیست. ما باید برنامه محور شویم و برنامه ها را نقد کنیم تا به بهترین شخص برسیم.»
ژنرال میخواهیم یا سردار؟!
روح الامینی: « بعضی ها می گویند ما با ژنرال ها نمی توانیم کار کنیم. این غیر اسلامی است. بعضی ها به دنبال سرباز حلقه به گوش می گردند. بعضی از رای گیری ها در هیات دولت ها شاید صوری باشد که این موضوع جواب نمی دهد. کاندیداها باید بیایند و بگویند چگونه می خواهند کشور را اداره کنند. در دهه چهارم انقلاب باید رو به جلو پیش برویم. ما باید با خودمان و جهان تعامل کنیم و این مسائل مستلزم کار تیمی و خرد جمعی است.»
وی ادامه داد:« اولویت پیش روی ما اقتصادی است اما نباید مسائل اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفت. ما اگر به خودمان و گذشته فکر کنیم درجا خواهیم زد. برای مسائل پیش روی نیازمند برنامه های دقیق تری هستیم.»
روح الامینی در پایان گفت:« من سهم اصلی مقابله با فتنه های بعدی را متوجه رسانه ملی و نخبگان می دانم. به نظر من افراد باید به صورت جدی و در عین رفاقت با هم رقابت کنند. این ملت همچنان بالنده است و این تجربه را با امید و نشاط خواهد گذراند و حماسه ای دیگر خلق خواهند کرد. رسانه با انصاف و عدالت در این مسیر می تواند از فتنه های بعدی پیشگیری کتد.»
اگر تحت تاثیر شعارها برویم و یک کسی مثل بنی صدر را انتخاب کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد
بادامچیان هم در خلال صحبت های پایانی خود گفت :« ما وقتی می خواهیم رئیس جمهور انتخاب کنیم باید ببینیم با توجه به شرایط کشور و نظام منطقه چه شخصی مناسب این پست است. ما اگر یک رجایی گذاشتیم که یک انسان شجاع، انقلابی و اخلاقی و متعهد و متدین بود، کارها را با قدرت اداره کرد. اگر تحت تاثیر شعارها برویم و یک کسی مثل بنی صدر را انتخاب کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد. انتخاب رئیس جمهور باید بر اساس ضوابط و قواعد خاصی باشد. اگر رئیس جمهور را انتخاب کردیم و فتنه پدید آمد؛ باید بدانیم که اقتدار ما هرچه بیشتر باشد فتنه استکبار جهانی هم بیشتر خواهد بود. دشمن ساکت نمی شیند! اگر فردی انقلابی و در خدمت ولایت انتخاب شود، از هرگونه فتنه ای پیشگیری خواهد شد.»
هر کسی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد باید برای همه محترم باشد
جلالی هم در پایان گفت:«هر کسی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد باید برای همه محترم باشد. رقابت باید برنامه محور باشد. طبیعی است که می شود این تفکر را هم داشت که دشمنان برای ایجاد فتنه برنامه ریزی کنند. البته تجربه نشان داده که این نوع روش ها در ایران جواب نمی دهد. مردم اساس نظام و انقلاب را قبول دارند. مردم ما با هرگونه فتنه و فتنه گری مقابله خواهند کرد.»
منبع:khabaronline.ir