کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
آنچه نباید به فرزندتان بگویید
این 10 جمله را نباید به بچهها بگویید، میدانید چرا؟
صبح بخیر: من در تلاش بودم كه 2 كار را همزمان انجام دهم یكی آشپزی در آشپزخانه و دیگری رسیدگی به برخی كارهای اداری در اتاق بغلی اما بیش از هزار بار با درخواستهایی مبنی بر تنقلات، آب برای آبرنگ، سوالاتی در مورد اینكه سنجاب چطور غذا میخورد و بحث در مورد اینكه چرا ابرها آبی هستند و گلها سبزند كار من متوقف شد اما هیچ بهانهای برای رفتار آن روز بعد از ظهر من وجود ندارد. من به طرز وحشتناكی فریاد زدم: «كافیه، از اتاق برو بیرون و اینقدر منو اذیت نكن.» نگاهی به دختر 2 سالهام همه چیز را نشان میداد؛ چشمانش از حدقه بیرون زده بود. بلافاصله دعا كردم كاش این كلمات برگردند و من این حرفها را نزده باشم. همه ما برخی اوقات حرفهای اشتباهی در مورد فرزندانمان به كار میبریم و آنها را ناراحت، مغموم و سرگردان رها میكنیم پس حواستان باشد كه برخی جملات را به زبان نیاورید.
جملاتی مانند «ناراحت نباش»، «اینقدر بچه نباش هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود نداره» را حتما شنیدهاید. واقعیت این است كه بچههایی معمولا گریه میكنند كه نمیتوانند احساساتشان را در قالب كلمات بیان كنند. این طبیعی است كه پدر و مادر بخواهند كودك را از این احساسات دور كنند با نهی كودك به انجام كاری در او احساس خوب ایجاد نمیكند و حتی ممكن است به كودك این حس را بدهد كه این احساسات قابل اعتنا و مهم نیستند. به جای این كلمات میتوانید از جملاتی مانند اینكه «باید خیلی ناراحت باشی كه مریم دیگه نمیخواد باهات دوست باشه، «قطعا این امواج میتونن ترسناك باشن اما ما اینجا كنار هم میایستیم و من قول میدم دستت رو رها نكنم تا این امواج بگذرن.» میتوانید به او اجازه دهید احساسات واقعیاش را بیان كند.
پدر و مادرهایی كه بهخود استراحت نمیدهند و مدام در حال فداكاری برای فرزندانشان هستند بهتر است بدانند كه گاهی اوقات تنهایی باعث شارژ دوباره آنها میشود. مشكل اینجاست كه وقتی شما به بچه میگویید «اذیت نكن» یا «من سرم شلوغه» آنها این پیام را درونی میكنند. آنها فكر میكنند، هیچ راهی برای حرف زدن با شما ندارند چون شما همیشه آنها را درك میكنید. اگر الگوی صحیح داشته باشید مطمئن باشید وقتی فرزندتان بزرگ شد دیگر كم حرف نیست و حرفهایش را با شما میزند. در زمانهایی كه میدانید بسیار كار دارید از دوستان و خانواده كمك بگیرید، یا كودك را با تماشای یك كارتون یا بازی مشغول كنید تا به این ترتیب زمانی را بهخودتان اختصاص دهید. پارامترهایی را در این مواقع میتوانید ایجاد كنید از قبیل اینكه به كودك بگویید: «مامان باید یه كاری رو تموم كنه پس تا اون موقع بیسر و صدا یه نقاشی قشنگ برام بكش، وقتی كارم تموم شد با هم میریم بیرون.»
شاید بهنظر برسد، ذكر فضایل خواهر و برادر یا دوستان كمككننده است. مثل اینكه: «ببین علی چه راحت زیپ كاپشنش رو میبنده» اما باید بدانید كودك شما خودش است نه علی یا هركس دیگر. متخصصان میگویندکه این طبیعی است كه والدین از مقایسه برای داشتن یك منبع برای رفتارهای درست استفاده كنند اما نباید اجازه دهند كودكشان بداند آنها این كار را میكنند. كودك شما شخصیت و خلقوخوی خاص خودش را دارد. اصرار به انجام كاری كه كودك آمادگی آن را ندارد میتواند باعث سردرگمی او شود و اعتماد به نفس او را پایین بیاورد. به جای آن میتوانید آنچه را هماكنون در آن قابلیت دارد تشویق كنید «چه جالب كه دستاتو خودت تو آستین كاپشنت كردی!»
فرزندتان، پوشاك تمیز و مرتبی به تن دارد اما درست یك ساعت بعد با یك تیشرت كثیف، شلوار پاره و موهای به هم ریخته جلوی شما حاضر میشود. انتقاد كردن از بچه، زمینه را برای كشاكش فراهم میكند. امكان دارد پدر و مادر بپرسند، پس ما برای مهار فرزندمان چه باید بكنیم؟ جواب این است، هنگامی كه بچه تصمیم میگیرد با دوستانش بیرون برود، بگذارید هر لباسی را كه مایل است، بپوشد اما اگر با شما برای شام خوردن بیرون میآید، نباید هر لباسی را كه میخواهد، بپوشد. فرزندتان باید یاد بگیرد كه در موقعیتهای متفاوت، چه بپوشد. والدین میتوانند شیوه صحیح را درباره موضوعات گوناگون به كودك توضیح دهند.
چه كسی است كه در این دنیای پر از قرار ملاقات، ترافیك وحشتناك، كمخوابی و... این كلمات را نشنیده باشد؟ بدیهی است كه هر پدر و مادری كه كودك نوپا دارد ممكن است یك لنگه كفشش را پیدا نكند یا... اما باید حواستان به تن صدایتان هنگامی كه این كلمات را استفاده میكنید، باشد. اگر شما هر روز برای رسیدن به سركار عجله دارید و دیر میرسید طبیعی است كه بخشی از تقصیر را به گردن كودكتان بیندازید. بنابراین باید یك قراری با خود بگذارید كه هرچقدر كه عجله دارید آن را به گردن كودكانتان نیندازید.
چه چیزی در مورد تشویق میتواند اشتباه باشد؟ كلمات مثبت در مجموع یكی از موثرترین ابزارها برای والدین است. مشكل زمانی ایجاد میشود كه تشویق و ستایش مبهم و بیرویه میشود. وقتی برای هر كار كوچك فرزندتان از تمام كردن شیرش تا كشیدن نقاشی به او میگویید «چه كار بزرگی كردی» این جمله معنای اصلی خود را از دست میدهد. برای آنها میتوانید تفاوت تشویق برای چیزهای كوچك و همچنین تشویق برای كارهای مهمتر را بیان كنید. سعی كنید برای كارهای مهم كودك را تشویق كنید اگر كودك شما هر روز شیرش را كامل میخورد یا هر روز نقاشی میكشد نیازی به تشویق نیست. بهتر است نگاه تخصصی داشته باشید به جای اینكه بگویید «چه نقاشی قشنگی» بگویید «چه رنگهای زیبایی برای خالهای سگ به كار بردی.»حواستان باشد كه رفتار كودك را مورد ستایش قرار دهید نه خود كودك را.
تهدید معمولا نتیجه سرخوردگی والدین است كه معمولا هم موثر نیست. وقتی با خشم میگویید «اگر یه بار دیگه این كارو انجام بدی میزنم روی دستت» دیر یا زود مجبور میشوید یا تهدیدتان را عملی كنید یا اگر هم این كار را انجام ندهید دیگر قدرت لازم را ندارید. این قبیل تهدیدها در تغییر رفتار كودك تاثیری ندارد. طبیعی است كه كودكان كم سن و سالتر زمان بیشتری برای یادگیری نیاز دارند. مطالعات نشان داده، تكرار در مورد انجام كاری در كودكان 2 ساله موجب میشود كمتر آن كار را از یاد ببرند. بنابراین استفاده از روشهای كارآمد تاثیرات بهمراتب بهتری از استفاده از تهدیدهای لفظی دارد.
این جمله كلیشهای والدین نه تنها نوعی تهدید است بلكه ترویج نوعی نظم و انضباط سفت و سخت است. برای تاثیر بهتر باید حواستان به موقعیتتان باشد. تنبیهی كه به تعویق میافتد با عملی كه فرزندتان انجام داده توالی ندارد و تا وقتی كه پدر خانواده به خانه برسد كودك شما از یاد میبرد كه دقیقا چه كار اشتباهی انجام داده است. از سوی دیگر، پیشبینی مجازات كار انجام شده ممكن است بدتر از تنبیهی باشد كه كودك مستحق آن است. با تفویض تنبیه به والد دیگر، اقتدار خود را تضعیف میكنید. ضمن آنكه پدر خانواده را در نقش پلیس به كودك میشناسانید.
وقتی برچسبهایی از قبیل اینكه «این بچه خجالتی منه» روی كودكانتان میزنید باید متوجه باشید كه آنها هر آنچه میشنوند را بیچون و چرا باور میكنند حتی وقتی در مورد خودشان باشد. بنابراین برچسبهای منفی میتواند موجب تضعیف اعتماد به نفس آنها شود. حتی كلمات خنثی مانند خجالتی یا هوشمند نیز میتواند تاثیرات منفی بر كودك بگذارد. راه بهتر برای بیان یك خصوصیت خاص در كودك آن است كه از بیرون به قضیه نگاه كنید و مثلا بگویید «سارا وقتی میبینه كسی باهاش بازی نمیكنه، ناراحت میشه. بهنظرت چطور میشه كمك كرد احساس بهتری داشته باشه؟»
ویدیو مرتبط :
چگونه از سمعک فرزندتان نگهداری کنید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خیلی قاطع به فرزندتان بگویید: «نه»
آموزش نه گفتن به فرزندتان را از دوران کودکی آغاز کنید
«نه» گفتن برای خیلی از والدین کار سختی است و گویا کودکان نیز از این موضوع آگاهی دارند. آنها گاهی کاری می کنند که شما از گفتن جواب «نه» دچار عذاب وجدان شوید. پسر شما در حال تماشای تلویزیون است و مدت زمانی که شما برای تماشای تلویزیون به او اختصاص داده اید به سر آمده است.
اما او با زیرکی تمام به شما می گوید: «مادر! قول می دهم تا 10 دقیقه دیگر تلویزیون را خاموش کنم.» اما این 10 دقیقه به 10 دقیقه بعدی و 10 دقیقه بعدتر ختم می شود و او در نهایت 1 ساعت بیش از قوانین تعیین شده، تلویزیون تماشا کرده است.
شما از اینکه به دست خودتان قوانین خانه را زیر پا گذاشته اید دچار سردرگمی می شوید، اما برای اینکه دوباره به قوانین گذشته وفادار بمانید دیر نیست. با این کار به فرزندتان یاد خواهید داد که در زمان بزرگسالی چگونه با جواب «نه» دیگران رویارو شود.
چرا وضع قوانین همیشه سخت است؟
والدین دنبال شادی فرزندشان هستند و اکثرا همزمان با شادی بچه ها از شادی شان خوشحال می شوند. برعکس این موضوع نیز صدق می کند. وقتی فرزندتان را ناراحتی ببینید شما نیز همین حس را پیدا خواهید کرد، اما با وجود نه گفتن شما به هدف تربیتی بزرگی دست پیدا خواهید کرد. بنابراین به تصویر بزرگ تری فکر کنید که در ورای «نه» گفتن وجود دارد. بعضی از بچه ها با شنیدن جواب «نه» جیغ می کشند، گریه می کنند یا اسباب بازی شان را به گوشه ای پرت می کنند.
عده ای دیگر درخواست خود را آنقدر تکرار می کنند تا والدین را خسته کنند. در این شرایط به جای اینکه به هدف کوچک تر یعنی آرام کردن فرزندتان فکر کنید به این موضوع بیندیشید که با جواب «نه» خود چه کمکی در بزرگسالی فرزندتان خواهید کرد. با خود بگویید در این شرایط فرزند شما با جواب «نه» چه چیزی را یاد خواهد گرفت.
اگر با جواب «نه» فرزندتان همچنان مصر بود و دست به واکنش های تندی زد به او بگویید هیچ کدام از این واکنش ها باعث به دست آوردن جواب مثبت شما نخواهدشد.
اگر فرزندتان توانایی خواندن و نوشتن دارد قوانین را در جایی بنویسید تا مقابل چشمان او باشد
ثابت بمانید
یادتان باشد نباید هیچ استثنایی در مورد قوانین شما وجود داشته باشد. اگر شما 99 بار به فرزندتان «نه» گفتید و تنها یک بار به او شانس زیرپا گذاشتن مقررات را داده باشید همان یک بار باعث برهم خوردن قوانین وضع شده خانه خواهدشد، بنابراین بهتر است همواره در واکنش هایتان ثبات داشته باشید. در این شرایط از افکار منفی مانند «من چه مادر یا پدر بدی هستم» یا «فرزندم را با این کار ناامید کرده ام» و... دوری کنید چون باعث می شود در مقابل خواسته نابجای فرزندتان کوتاه بیایید.
قوانین زیاد نگذارید
اگر مدام قوانین را در خانه تغییر دهید و چیزی به آن اضافه کنید خودتان نیز به تدریج فراموش می کنید چه باید و نبایدهایی را در مورد فرزندتان وضع کرده اید و درنتیجه امر و نهی تان اعتبار چندانی برای فرزندتان نخواهدداشت.
اگر فرزندتان در سنی است که توانایی خواندن و نوشتن دارد قوانین را در جایی بنویسید تا مقابل چشمان او باشد. از قدم های کوچک شروع کنید و با وضع محدودیت های کوچک فرزندتان را نسبت به اطاعت از قوانین ملزم کنید. با فرزندتان در مورد قوانین موجود صحبت کنید و به او بیاموزید در مقابل تایید نشدن در خواستش چگونه باید احساسات و واکنش خود را کنترل کند.
منبع:هفته نامه زندگی مثبت / برترین ها