کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
آموزش فلسفه به کودکان؛ چرا و چگونه؟
آموزش فلسفه به کودکان از سنین خیلی پایین و دوره پیش از دبستان، سالهاست که در بسیاری از کشورها اجرا میشود و هدف از آن پرورش هرچه بیشتر قدرت تفکر و تجزیه تحلیل بچههاست.
حتی او با فراگیری این مهارت میتواند افکار خود را به دو دسته مثبت و منفی تفکیک کند و آن را هم بسنجد. بچهای که به سلاح این مهارت مجهز باشد، گول دوستان ناباب و گروههای مختلف دوستی که امکان دارد او را به سوی مواد و فحشا و دیگر کارهای ضداجتماعی بکشانند، نمیخورد. اگر بحث آموزش فلسفه به بچهها در کشور ما هم درست هدایت شود و این آموزش طبق استانداردهایش و توسط افراد ذیصلاح به بچهها داده شود، میتواند نتایج خوبی به بار آورد و بچهها اعتماد بهنفس و اجازه ابراز وجود و بیان تفکرهای خود را بدون ترس از قضاوت دیگران در خود ایجاد و تقویت کنند.
من نمیدانم متولی آموزش فلسفه به بچهها کیست و چقدر مربیانی که قرار است با بچهها کار کنند برای این منظور آموزش دیدهاند و مهارت دارند اما میخواهم به همین بهانه به والدین درباره آموزش مهارت تفکر نقادانه نکتههایی را متذکر شوم.
ابتدا خوب است بدانید بخشی از مهارت تفکر نقادانه ذاتی است. فردی که میتواند در مورد آنچه میشنود و میبیند فکر کند و هر آنچه شنید، بدون فکر نمیپذیرد، به نوعی از نظر هوشی نسبت به دیگران توانمندتر است. در بحث هوش، نقش وراثت بسیار اهمیت دارد. باید ببینیم ما بهعنوان والد چقدر حرف دیگران را دربست قبول میکنیم، چقدر به ارتباطات منطقی بین نظرهای دیگران توجه داریم و آنها را میپذیریم حتی اگر برخلاف عقیده ما باشد. چقدر میتوانیم متوجه اشتباههای موجود در استدلالهای دیگران یا حتی استدلالهای فکری خودمان شویم و در ذهن اولویتبندی کنیم و از دانستههایمان برای حل مسائل زندگی کمک بگیریم؟
ما هم به واسطه وراثت، هم الگو بودن میتوانیم در ایجاد این مهارت کودکمان نقش داشته باشیم. بچه از سن خیلی کم شما را میبیند، میشنود و ارزیابی میکند. بعد هم که بزرگتر شد، از رفتار شما و واکنشی که در مقابل ابراز عقیده او نشان میدهید، میآموزد چگونه باید عمل کند. آیا اجازه ابراز وجود به بچه میدهید یا تا حرف میزند، میگویید تو نظر نده! به تو ربطی ندارد؟ آیا دائم در حال بحث با بقیه و زیر ذرهبین بردن آنها هستید تا عقیده شما را بپذیرند؟ بسیاری از مردم فکر میکنند تفکر نقادانه یعنی این؛ در حالی که اصلا اینطور نیست.
کسی که به این مهارت مجهز است، همهچیز و همهکس را مورد نقد قرار نمیدهد، حتی دائم در حال جمعآوری اطلاعات نیست بلکه قادر است از آنچه میداند، بهتر نتیجهگیری و مشکلات خود را حل کند. او مرتب به خود میگوید مشکلم را حل میکنم، نقاط ضعف و قوت خود را بدون تعصب میداند، به ترسهایش واقف است و به خودآگاهی رسیده، سعی میکند انعطافپذیر باشد و هرگز پیشداوری نمیکند، عقاید دیگران را میپذیرد اما کاملا واقف است کجای این افکار غیرمنطقی و کجا بر پایه منطق است. اگر میخواهید به پرورش این نوع تفکر در خود و البته کودکانتان بپردازید، لازم است این توصیهها را به کار ببرید.
7 توصیه کاربردی به والدین
1) تحلیل کنید. به مسائل از ابعاد مختلف نگاه کنید و آن را به اجزای کوچک بشکنید تا روابط موجود را از زاویه دیگری هم ببینید.
2) در مورد یک ماجرا براساس استانداردها و قواعد اجتماعی و حرفهای نظر دهید.
3) اطلاعات خود را افزایش دهید و مطالعه کنید.
4) سعی کنید ذهن خود را فعال و خلاق نگهدارید.
5) اهل پیشبینی باشید تا همواره برای پذیرش آنچه احتمال دارد رخ دهد، آماده باشید.
6) ایدههایتان را بنویسید و آنها را پیگیری کنید و ببینید آیا برخورد شما با مسائل طبق روز است یا نه.
7) تا میتوانید، استفاده از تکنولوژی را محدود کنید چون شما را به سمتی میبرد که به هر چیز سطحی بنگرید و دانستههای زیادی را در مدت کم در ذهن شما انبار میکند که به درد نخور هستند. خلاقیت و قدرت تمرکز و حافظه شما را میگیرد. سراغ سرگرمیهای خلاق مثل نقاشی بروید و به خاطر بسپارید اگر تکنولوژی درست استفاده نشود، فرصت با هم بودن و تبادل افکار و ارتباطهای موثر را میگیرد و به جرات میتوان گفت تکنولوژی، تفکر نقادانه را نشانه گرفته است.
ویدیو مرتبط :
آموزش فلسفه به کودکان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آموزش لمس بد و خوب به کودکان
يكي از موارد آموزنده كه بايد مورد توجه قرار بگيرد سوءاستفاده جنسي از كودكان است. در آمريكا هر ساله در حدود دويستهزار مورد سوءاستفاده جنسي گزارش ميشود كه هر ساله 10درصد به آن اضافه ميشود. بيشتر كارشناسان معتقدند كه بين 20 تا 30 درصد از اين تعداد را دختران و تقريبا نيمي از آن را قربانيان پسر تشكيل ميدهد.
با توجه به اين خطر، بسياري از مدارس برنامههايي را براي جلوگيري از سوءاستفادههاي جنسي از كودكان تنظيم كردهاند. در بيشتر اين برنامهها آموزشهاي مختلفي درباره سوءاستفاده جنسي به بچهها آموخته ميشود، براي نمونه آگاه كردن آنها در مورد تفاوت بين لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشيار كردن آنها نسبت به خطرات وتشويق كردن آنها براي گزارش كردن اين اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقيقات نشان داده است كه اين آموزشها در كاهش جرايم بيتاثير نبوده است اما بچههايي كه تحت آموزشهاي جامع و گسترده شامل تقويت قابليتهاي اجتماعي و عاطفي مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهديدات جنسي محافظت كنند. آنها بهتر از بچههاي ديگر ميتوانند از فرد خطاكار بخواهند كه آنها را رها كند، داد و هوار راه بياندازند و با فرد خلافكار گلاويز شوند، يا او را تهديد به لو دادن كنند، و هنگامي كه رفتار ناشايستي با آنها شد عملا آن را به والدين خود بگويند. ويژگي اخير ( گزارش كردن عمل خلافكار) يكي از بهترين راههاي پيشگيريكننده است.
در تحقيقي كه بر روي تعدادي كودكآزار چهلساله صورت گرفت هريك از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجواني خود به بعد) يك قرباني داشتهاند. گزارشي درباره يك راننده اتوبوس و يك معلم كامپيوتر نشان داد كه آنها هر ساله سيصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولي حتي يك بچه از سوءاستفاده جنسي آنها گزارش نداد تا اينكه يكي از پسرهايي كه توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدين ترتيب راز خلافكاران برملا شد. بچههايي كه تحت آموزش برنامههاي جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بيشتر از بچههايي كه برنامههای كوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت كه سوء رفتارهاي جنسي را گزارش دهند. مجريان اين برنامها آموزشهاي مختلفي در مورد بهداشت و مسايل جنسي به بچهها ميدهند و از والدين ميخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده ميشود در خانه نيز براي بچهها تكرار كنند. بچههايي كه والدينشان چنين كردهاند خيلي بهتر از ديگران در مقابل تهديد به سوءرفتار جنسي مقاومت كردهاند.
علاوه بر آن قابليتهاي اجتماعي و عاطفي تاثير قاطعي در اين زمينه دارند. براي بچه كافي نيست كه فقط چيزهايي دربارهي لمس «بد» و «خوب» بداند بلكه او نياز به خودآگاهي دارد تا بفهمد چه زماني در موقعيت نامناسب يا ناراحت كننده قرار دارد. او بايد آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد كه بتواند حتي در مقابل فرد بزرگسالي كه سعي دارد از او سوءاستفاده كند جسورانه بايستد و از خود محافظت كند. يك بچه همچنين نياز به روشهايي براي جلوگيري از سوء رفتار فرد خلافكار دارد، هرگونه عملي اعم از فرار تا تهديد به لو دادن او.
براساس همين دلايل، برنامههاي مفصل آموزشي به بچهها ياد ميدهند كه چگونه بر خواستههاي خود تاكيد ورزند و به جاي كنارهگيري، بر احقاق حقوق خود پافشاري كنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع كنند.بنابراين موثرترين برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسي، شامل آموزش مهارتهاي اجتماعي و عاطفي اساسي است. اين برنامهها به كودك ياد ميدهد كه روشهاي مثبتتري را براي حل كشمكشهاي دروني خود بيابد، اعتماد به نفس بيشتري داشته باشد، اگر اتفاقي برايش رخ داد خودش را سرزنش نكند، و احساس كند كه در حمايت والدين و معلمان خود قرار دارد و ميتواند به آنها رجوع كند و اگر اتفاق ناخوشايندي برايش اتفاق افتاد بتواند آن را به ديگران بگويد.