کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
آموزش زبان، قبل از زبان باز کردن کودک
کودکان در نخستین ماه های زندگی، هنگامی که درحال تشخیص صداهای گوناگون در زبان های مختلف هستند، می توانند به طرز موثرتری این اصوات را فراگیرند. این موضوع می تواند توان مغز کودک را برای یادگیری مسائل مختلف در آینده افزایش دهد.
صبح بخیر: کودکان در نخستین ماه های زندگی، هنگامی که درحال تشخیص صداهای گوناگون در زبان های مختلف هستند، می توانند به طرز موثرتری این اصوات را فراگیرند. این موضوع می تواند توان مغز کودک را برای یادگیری مسائل مختلف در آینده افزایش دهد.
تحقیقاتی که توسط خانم «اپریل بناسیش» و همکارانش از دانشگاه راتگرز در ایالت نیوجرسی آمریکا انجام شد نشان داد که اطفال 4 ماهه در این سن به همه چیز که در اطرافشان می گذرد توجه می کنند. آنها می توانند مدل صداهای دشوار غیر زبانی را تشخیص دهند و هنگامی که صدای محیط تغییر پیدا می کند، با تغییر حرکت چشم هایشان واکنش نشان دهند.
اسکن مغز کودکان 7 ماهه ای که صداهای زبانی را بیشتر گوش داده اند، نشان داد که آنها در تشخیص صداها نسبتا به دیگر کودکان بهتر و سریع تر واکنش نشان می دهند.
خانم بناسیش در این رابطه می گوید: «نوزادان و کودکان چند ماهه به شدت صداهای محیط اطرافشان را اسکن می کنند. آنها با این کار می خواهند صداهایی که زبان را تشکیل می دهد را شناسایی کنند. بین 4 تا 7 ماهگی، کودک در مغز خود یک مدل زبانی از صداهایی که تا کنون شنیده است می سازد. ما تحقیقات و توجه خود را به سنسورهای ورودی مغز جلب کرده ایم که وظیفه بسیار مهمی در تشکیل این مدل زبانی در کودکان ایفا می کنند.»
نقشه ی مدل صداها نشان دهنده چگونگی تعامل و تقابل سلول های مغز و شکل گیری تشخیص خودکار زبانی در کودکان است. مغز کودکانی که مدل تفکیک اصوات آنها کامل تر باشد، در آینده بهتر و سریعتر خواهند توانست زبان های مختلف را فرا بگیرند. این موضوع می تواند تاثیر بسزایی بر توانایی های شناختی کودک داشته باشد.
خانم بیاسیش در این باره می گوید که دوران خاصی از نوزادی کودک، زمان بسیار مناسبی برای این نوع یادگیری ها می باشد. این روش یادگیری باعث می شود تا حس شنوایی کودک بهتر و تارهای شنوایی نیز ارتباط بهتری با مغز ایجاد کنند.
واکنش کودک در رابطه با شنیدن صداهای مختلف را می توان به رانندگی یک فرد بالغ تشبیه کرد. بدین ترتیب که راننده خودرو در هنگام گاز دادن یا راهنما زدن به این موضع فکر نمی کند. دستور انجام اعمال لازم به صورت خودکار در مغز وی صادر می گردد.
الکتروانسفالوگرافی یا همان نوار مغزی کودک نشان داد که تمریناتی که در طول مدت 6 هفته و هر هفته یک جلسه بر روی نوزاد 7 ماهه انجام گرفته است، تاثیر بالایی بر توانایی درک و پردازش زبانی او گذاشته است. اعضای تیم پزشکی که این آزمایش را انجام داده است قرار است تا پس از گذشت 18 ماه بار دیگر به سراغ این کودکان بیایند. پس از گذشت این مدت پزشکان متوجه خواهند شد که آیا توانایی های توسعه یافته کودکان تاثیری بر روند یادگیری آنها داشته است یا خیر.
به عقیده خانم بناسیش، سیستم شنوایی نوزاد در سنین 4 الی 7 ماهگی شکل می گیرد و این بدان معناست که این دوران، بهترین و مفیدترین زمان برای انجام تمرینات شنوایی است.
لازم به ذکر است که انجام تمرینات شنوایی به غیر از نوزادان سالم، می تواند تاثیر مفیدی بر روند یادگیری زبانی کودکانی داشته باشد که احتمال ریسک دشواری در زبان داشته و یا دیر زبان باز می کنند. این تمرینات نمی تواند نوزاد را به یک نابغه تبدیل کند ولی بدون شک در آینده او را کمک خواهد کرد.
در حال حاضر دانشمندان در حال اختراع یک نوع بازی هوشی و فکری هستند که در آن والدین در محیط خانه نیز بتواند مهارت های زبانی را با فرزندان خود تمرین کنند.
همچنین احتمال دارد که انجام چنین تمرین هایی در آینده به انسانها در یادگیری بدون لهجه زبان های خارجی کمک کند.
ویدیو مرتبط :
آموزش همزمان زبان مادری و زبان دوم به کودک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آموزش زبان انگلیسی به این کودک اشتباه است
همین که کودک به دنیا میآید، برخی پدر و مادرها برنامه آموزش زبان را پیش از هر چیزی در اولویت آموزشهایش قرار میدهند. آنها بدون آگاهی از سن مناسب شروع آموزش زبان دوم کودک را خیلی زود در برنامه آموزشی زبان قرار میدهند و حتی قبل از آنکه کودک بتواند زبان اول یا زبان مادری خود را خوب صحبت کند با زبان دیگری آشنا میشود. در این میان هستند والدینی که هر کدام به صورت جداگانه با یک زبان خاص با کودک صحبت میکنند اما واقعا سن مناسب شروع یادگیری زبان دوم چه زمانی است و یادگیری زبان دوم چه کمکی به توانمندی کودک میکند؟ مزایا و معایب آموزش زبان دوم چه چیزهایی است؟
تسلط بر زبان اول شرط شروع زبان دوم
در آموزش زبان دوم به کودک نکته قابل توجه این است که باید زبان مادری یا زبان اول برای کودک به طور کامل جا بیفتد و به عبارت دیگر کودک تسلط کامل بر زبان مادری داشته باشد. کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده میکنند، حرف خاصی را نمیتوانند تلفظ کنند و برخی کلمات را جابهجا ادا میکنند برای آموزش زبان دوم آماده نیستند. در واقع زبان مادری یک توانایی برای یادگیری زبان دوم فراهم میکند بنابراین کودکی که در زبان اول مشکل داشته باشد نمیتواند در یادگیری زبان دوم موفق عمل کند. آموزش بیموقع زبان دوم باعث میشود هم آموزش زبان اول با تاخیر همراه باشد و هم آموزش زبان دوم طولانیتر شده و دیرآموزی اتفاق بیفتد.
تداخل زبانی در محیط دو زبانه
شواهد فراوانی در دست است که نشان میدهد در یک مغز دوزبانه سیستم مربوط به هر دو زبان حتی هنگامی که تنها یک زبان به کار برده میشود، فعال هستند و به این ترتیب وضعی پدید میآید که یک سیستم سد راه سیستم دیگر میشود بنابراین به طور معمول در محیطهای دوزبانهای که یک زبان غالب نیست تداخل یادگیری اتفاق میافتد. مثلا اگر تلفظ برخی از کلمات در یک زبان برای کودک سخت باشد حتی ممکن است در دیکتهنویسی دچار مشکل شود. معمولا در طیف کودکان دوزبانه اختلال خواندن و نوشتن بیشتر است. از آنجا که اختلال یادگیری با هوش کودکان هیچ ارتباطی ندارد در کودکانی که زبان مادری غالب نشده و آموزش زبان دوم و سوم زودهنگام شروع شده است اختلال یادگیری بیشتر دیده میشود. در این حالت دامنه لغات کودک محدود است زیرا از هر زبان تعدادی لغت در اختیار دارد و گستردگی لغات در یک زبان برایش کافی نیست.
بهترین سن شروع یادگیری زبان دوم
پیشبینی میشود کودک بین 3 تا5/3 سالگی به زبان مادری تسلط پیدا کند و کلمات و حروف را راحت ادا کند بنابراین از این سن میتوان کمکم زبان دوم را وارد کرد. اما اگر کودکی 4 یا 5 سال دارد و هنوز در بیان کلمات مشکل دارد برای یادگیری زبان دوم آماده نیست بنابراین نمیتوان فقط سن را معیار قرار داد. تنها معیار قابل اعتنا توانایی کودک در گفتوگو به زبان مادری و زبان اولش است. از آنجا که مکان زبان اول در مغز با مکان زبان دوم در مغز متفاوت است و آموزش زبان اول منطقه خاصی را در مغز فعال میکند و آموزش زبان دوم در یک منطقه دیگر است، این بسیار مهم است که کودک به توانایی و رشد بیشتری هم از لحاظ عصبیشناختی و هم از نظر روانی و گفتاری رسیده باشد تا بتوان با اطمینان بیشتری به آموزش زبان پرداخت.
شاید 5سالگی سن مناسبی باشد
در مورد زمان دقیق آغاز آموزش زبان دوم تقریبا توافق نظری وجود ندارد اما به طور کلی احتمالا شما والدین نیز با توجه به مطالب عنوان شده به این نتیجه رسیدهاید که بهتر است کودکان برای یادگیری زبان دوم تحت فشار قرار نداشته باشند و تا قبل از اینکه در زبان اول، پیشرفت لازم را نکردهاند به یادگیری زبان دوم نپردازند اما اگر بتوان براساس فیزیولوژی بدن به این مسئله نگاه کرد در انتخاب زبان دوم 5 سالگی سن بسیار خوبی است زیرا حنجره فرصت هماهنگی لازم را دارد و کودکان سریعتر لهجه زبان دوم را یاد میگیرند. والدین باید توجه داشته باشند شدت و میزان یادگیری زبان دوم مهم نیست بلکه شروع آن مهم است. بهتر است این شروع نرم و آهسته باشد همین باعث میشود انگیزش هیجانی برای یادگیری زبان دوم در کودک بیشتر شود.
تداخل زبانی چه مشکلا تی ایجاد میکند؟
تداخل زبانی و محدودیت در دامنه لغات مشکلاتی را ایجاد میکند. از آنجا که این کودکان مانند سایر کودکان نمیتوانند منظورشان را به راحتی منتقل کنند. به همین دلیل ازگروه همسالان طرد میشوند میکنند. از سوی دیگر وقتی خود کودک متوجه میشود که در انتقال پیام مشکل دارد، خود به خود کنارهگیری میکند بنابراین این کودک خجالتی خواهد بود و عزت نفس و اعتماد به نفس پایینتری خواهد داشت. مشکل دیگری که این کودکان پیدا میکنند این است که بیان خویشتنشان ضعیف میشود و نمیتوانند پیامی به محیط انتقال بدهند و این مشکل، پختگی رفتاری، مهارتهای اجتماعی و هوش هیجانی و عاطفی آنها را ضعیف میکند.
یاد گرفتن زبان دوم چه مزیتهایی دارد
افرادی که زبان دوم را یاد میگیرند دیرتر دچار آلزایمر میشوند و در کارهایشان دقت زیادی دارند و توانایی بیشتری برای یادگیری زبان سوم دارند. با یادگیری زبانهای دیگر درصد استفاده از مغز بالاتر میرود و توانمندی مغز افزایش مییابد. تربیت کودک دوزبانه مزایای بسیاری هم به همراه دارد. مطالعات نشان داده کودکانی که با بیش از یک زبان صحبت میکنند در حل مشکلات و خلاقیت فکری بهتر عمل میکنند. هوشیاری ذهنی مورد نیاز برای تغییر بین 2 زبان به توسعه مهارتها در انواع فعالیتهای ذهنی منجر میشود. این کودکان استعداد توجه انتخابی هم دارند یعنی توانایی تشخیص و تمرکز روی اطلاعاتی که مهم هستند و این از نتایج فکر در مورد 2 زبان است.
فارسی مهمترین است
آموزش زبان باید توسط یک متخصص و بر اساس سیستم مناسب باشد. ساعات و جلسات آموزش زبان دوم و نحوه به کارگیری آن کاملا حساب شده است به همین دلیل والدین ناآشنا به این امر ممکن است نتوانند مربیان خوبی برای آموزش زبان به کودکشان باشند. اما آنها میتوانند با تشویق کودک به یادگیری و حمایت از او، علاقه کودک را به فراگیری زبان و فرهنگ دیگر بیشتر کنند. تنها توصیه مهم به والدین این است که انتظارشان از فرزندشان به اندازه توانمندی او باشد و هر وقت احساس کردند فرزندشان به زبان اول مسلط است اقدام به آموزش زبان دوم کنند. والدین باید زبانی که کودک بیشتر با آن در ارتباط است و در واقع زبان مخاطب فرزند را مدنظر قرار داده و آن را به طورکامل تعلیم دهند. به طور مثال والدین فارسی زبان اگر جایی میروند که زبان اصلیشان آلمانی است باید سعی کنند در خانهکلمات آلمانی به کار ببرند.
منبع:مجله سیب سبز/ برترین ها